فقدان تهدید به ارزشهای نادر. وضعیتی است که در آن ارزش هایی که از دید تصمیمسازان برای بقاء و بهتر زیستن جامعه حیاتی است،مورد حمایت و تقویت قرار می گیرند. مفهوم امنیت، مصادیق خود را از گفتمانهای گوناگون می جوید، از این رو پیوسته مشمول عدم ثبات و سیالیت شکلی و ماهوی است. از چنین منظری است که گفتمان های امنیتی هر جامعه، از درون دادههای تحمیل شده از محیط داخلی و خارجی سیستم تاثیر میپذیرد.(کاویانی راد،1383 :670) لذا تهدید امنیت ملی به معنی وجود تهدید از هر نوعی به ارزشهای کسب شدهای چون: تمامیت ارضی، رفاه اقتصادی، استقلال سیاسی، آزادی عمل در تعیین رفتارهای دیپلماتیک است.همچنین ناتوانی یک دولت و ملتش برای دفاع از ارزشهای داخلی در مقابل تهدیدات خارجی نیز به همین معنا میباشد.
1.7 روش گردآوری داده ها
در این پژوهش، روش جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی میباشد. با عطف به موضوع تحقیق، ضمن بهره از مقالات و کتابهای فارسی و انگلیسی از منابع کردی و بروشوهای احزاب کرد نیز استفاده شده است.
1.8 محدودیت تحقیق
در رابطه با تحقیقاتی که درباره ی کردها صورت گرفته این نکته حائز اهمیت است که در این رابطه محدودیتهای زیادی از لحاظ اطلاعات اولیه و اساسی وجود دارد و بسیاری از موضوعات مربوط به کردها به صورت محرمانه بوده و همواره دستیابی به منابع اصلی بسیار دشوار بوده است. این محدودیت به خاطر موقعیتی بوده که کردها با آن روبرو بودهاند. به علاوه تحقیقاتی که در این راستا صورت گرفته بیشتر در جهت منافع قدرت های بزرگتر و بنا به مصالح خود این کشورها می باشد که گاهی دیدی غیر واقه بینانه و شاید مغرضانه نسبت به موضوع مورد بحث داشتهاند. مشکل بعدی به تحقیقات نویسندگان کرد بر می گردد که اکثر نوشته هایی که در این باره صورت گرفته در مقابله با ناسیونالیست ترکی و یا عربی بوده و یا در جهت حمایت از نقش قدرت های بیگانه در مناطق کردنشین بوده اند. همچنین اکثر آثار کردی در این رابطه بیشتر به تاریخ کردها و جنگ های داخلی و حکومتهای خان و ارباب رعیتی پرداخته شده و کمتر به مسائل خارجی توجه نموده اند. مشکل بعدی نبود اطلاعات سازماندهی شده در مورد مسائل کردهاست . به علت نوپا بودن تحقیقات دربارۀ کردستان در حکومت اقلیم کردستان عراق و همچنین عدم منابع یک دست در این باره و تنوع زوایای دید محققان و نویسندگان دست یابی به اجماع نظر در این باره را با مشکل مواجه می کند.
1.9 سازماندهی تحقیق
فصل اول : کلیات
فصل دوم : چارچوب نظری و مفهومی پژوهش
فصل سوم : شرایظ اجتماعی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی کردستان
فصل چهارم: حضور آمریکا در کردستان عراق
فصل پنج:استراتژی اسرائیل در خاورمیانه
فصل ششم: حضور آمریکا و اسرائیل در اقلیم کردستان و تأثیر بر امنیت جمهوری اسلامی ایران
نتیجه گیری
فصل دوم
چارچوب نظری و مفهومی پژوهش
2.1 واقع گرایی، چارچوبی نظری برای فهم عملکرد قدرتها
پس از بیان کلیات و اهداف پژوهش، در این فصل برای علمی کردن و تئوریزه شدن بحث لازم است چارچوبی نظری که مناسب با این پژوهش باشد برگزیده شود که پس از بررسی ها و مطالعه منابع مختلف به نظر می رسد بهترین چهارچوب نظری، نظریه واقع گرایی و منشعبات آن به ویژه واقع گرایی تهاجمی است.
با توجه به این که مفروضات و اصول های مختلف واقع گرایی که پارادایم اصلی روابط بین المللی محسوب می شوند برای تبیین این پژوهش انتخاب شده است. در این فصل به تبیین و توضیح واقع گرایی و واقع گرایی تهاجمی پرداخته خواهد شد و در پایان فصل علل انتخاب نظریه واقع گرایی برای تبیین موضوع مورد بررسی ذکر خواهد شد.
رئالیسم در روابط بین الملل
گرایش به تحلیل اجتماعی مطالعه و تجسم زندگی انسان در جامعه و تجسم روابط اجتماعی روابط میان فرد و جامعه و ساختن خود جامعه به طوری که وجود دارد نه آن گونه که باید باشد( آقا بخشی 327:1375 )
در سیاست نیز به معنی واقع بینی است و به سیاستمدارانی که به دور از تعصب و با توجه به مصالح و مقتضیات روز عمل می کند، رئالیست یا واقع گرایی می گویند.( طلوعی 488:1372) واقع گرایی نیز مانند آرمانگرایی در نظریه روابط بین الملل، ریشه در فلسفه سیاسی کهن غرب و نوشته ی نویسندگان شرق باستان، نظریه مکینوس و قانون گرایان چین، کاتیلیا در هند و توسیدید در یونان باستان دارد. ماکیاولی نیز روابط میان کشور ها در نظام ایتالیای قرن شانزدهم را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.( دوئرتی : ترجمه بزرگی 157:1372)
شهرت کتاب شهریار از آن جهت است که بی هیچ پرده پوشی و با جسارتی بی مانند جانب واقع گرایی را می گیرد و هیچ میانه ای با آرمانخواهی سیاسی ندارد از این جهت ماکیاولی پیشرو اندیشه ی سیاسی نوین است که می خواهد بداند ساختهای سیاسی قدرت را چگونه به کار می برند و بایستن ها یا حکم های عملی و اندرزهای خویش را نیز از این چشم دوختن به تاریخ و نیز رفتار سیاسی مردان روزگار خود بر می گیرد. در واقع با نگریستن به ماهیت قدرت و چگونگی کارکرد آن در عمل شیوه های دست یابی و حفظ آن را اندرز می دهد و از این جهت وی یکی از پیشروان اندیشه علمی و واقع نگری مدرن است. ( ماکیا ولی، ترجمه آشوری 35:1357 و 31) از لحاظ فلسفی واقع گرایی به نظریه ای گفته می شود که بتوان با آن اصول جهانی را به طور حقیقی و واقعی حس کرد. ( اطاعت 218:1390)
از واقع گرایی در روابط بین ا
لملل به عنوان اندیشه ی سیاست قدرت یاد می شود که شکل کلاسیک آن در اثر تو سیدیدد یعنی جنگ پلوپنز در بیست و هفت قرن پیش منعکس شده است( قوام 79:1388)
واقع گرایی کلاسیک در شکل نظری در دهه 1930 با نوشته های ادوارد هالت، کار، هانس جی مورگنتا، رونالد و جرج کنان و برخی دیگر از نویسندگان پا به عرصه وجود گذاشت و با توجه به تحولات جنگ جهانی دوم به عنوان پارادیم مسلط روابط بین الملل مطرح شد. این دوران مصادف است با جدال فکری واقع گرایان و ایده آلیست های لیبرال که نخستین مناظره علمی روابط بین الملل است، که با پیروزی واقع گرایان به پایان رسید. ( مضلومیان 66:1387)
واقع گرایی یک نظریه فراگیر و کلان روابط بین المللی است که در صدد تبیین کلی سیاست بین الملل و پدیده های گوناگون بین المملی بر اساس ویژگی های ثابت انسان ها و کشورها می باشد. واقع گرایان بر خلاف آرمانگرایان معتقدند جهان آن گونه که هست باید توضیح داده شود نه آن گونه که باید باشد. واقع گرایی برای تحلیل روابط بین الملل از این مفاهیم بنیادی استفاده می کند: قدرت محوری، دولت محوری، منافع ملی، موازنه قوا، وضعیت طبیعی، عقلانیت و بقا ( دهقانی فیروز آبادی 322:1389) واقع گرایان نسبت به اصول اخلاقی جهان به دید تردید نگاه می کنند و به رهبران کشورها هشدار می دهند تا منافع خود را در راه پایبندی به دیدگاه های مبهم اخلاقی قربانی نسازند. ( اسمیت 322:1388)
و رهیافت واقع گرایی بر تقدم امنیت نظامی در روابط بین الملل تأکید می نماید، جنگ ها و اتحاد ها همگی در جهت کوشش برای کسب برتری و موازنه با رقیبان هستند و با مطالعه ساختار نظام بین الملل می توان قدرت نسبی رقبا را پیش بینی کرد و از نظر واقع گرایان دولت ها با حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی، منافع ملی خود را دنبال می کنند. ( مارتین 34:1389و 35)
واقع گرایان بر قدرت و منافع ملی تاکید می ورزند و معتقدند از آنجا که بقا در یک محیط متخاصم پیش شرط حصول کلیه اهداف ملی است بنابراین کسب قدرت یک هدف منطقی و اجتناب ناپذیر است. ( قوام 80:1380) خود یاری قاعده عمل در نظام هرج و مرج آمیز است و هر کشوری مسئول رفاه و بقای خود است.( اسمیت 325:1388)
همچنین واقع گرایان هسته ی اولیه و بازیگران روابط بین الملل را دولت- ملت ها می دانند و آنها استدلال می کنند با توجه به ظهور بازیگران جدید مانند سازمان های بین الملل و نهادهای فراملی در عرصه ی بین الملل همچنان دولت ها بازیگران اصلی عرصه روابط بین الملل هستند. (28:1389)
یکی از مفاهیم کلیدی واقع گرایان موازنه قوا است، یعنی اگر بقای یک کشور یا مجموعه ای از کشور های ضعیف از سوی کشور هژمونیک یا ائتلافی از کشورهای قوی تر مورد تهدید قرار بگیرند آنها باید ائتلاف رسمی تشکیل دهند و به دنبال آن است که تعادل قدرت را به گونه ای ایجاد کند که هیچ کشور یا ائتلافی در وضعیتی که بتواند بر دیگران تسلط یابد قرار نگیرد. ( اسمیت 326:1388) آنها معتقدند همزیستی بر اساس موازنه قوا خواهد بود. یعنی وقتی دولت ها در جهت کسب منافع هستند احتمال همکاری در تعاملات بین المللی ممکن خواهد بود. ( قوام 81:1388) به گفته ی مورگنتا: ” اشتیاق چند کشور برای کسب قدرت که هر یک تلاش می کنند وضع موجود را یا برهم زنند و یا حفظ کنند، ضرورتاً به یک شکل بندی قدرت که موازنه ی قوا خوانده می شود و سیاست هایی جهت حفظ و نگهداری آن می انجامد”. به نظر مورگنتا، سیستم موازنه قوا نه تنها اجتناب ناپذیر بوده بلکه اصولاً عاملی ثابت بخش در روابط بین الملل است. ( عسگرخانی 146:1389)
بسیاری از صاحب نظران سیاست بین الملل بر این اعتقادند که رفتار دولت ها در محیط بین المللی بر اساس اتخاذ سیاست هایی شکل می گیرد که به بهترین وجه ممکن منافع ملی آنها را تامین می کند.
منافع ملی تنها در چارچوب موقعیت قدرت و تعریف و تبیین می شود . تعارضات بین المللی به عنوان بازتاب برخورد و تصادم منافع ملی بازیگران گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد. اتحادها و مناقشات بین المللی، تابعی از منافع ملی به شمار می روند. از نظر آنها قدرت زیر بنای مفاهیم سیاست را تشکیل می دهد البته آنان اذعان می دارند که روابط مبتنی بر قدرت گاه بنا به ضرورت در لفافه اصطلاحات اخلاقی و قانونی جای می گیرد. زیرا آنان تصور می کنند اخلاق و حقوق بین الملل توجیه گر و نه شکل دهنده وقایع بین المللی است. ( سیف زاده 52:1372)
نظریه واقع گرایی که بیش از ده دهه بعد از جنگ جهانی دوم بر سیاست بین الملل سایه افکنده بود دارای مفروضاتی است که عبارتند از :
1. دولت های ملی بازیگران اصلی در یک نظام دولت- محور هستند.
2. سیاست داخلی را می توان به وضوح از سیاست خارجی تفکیک کرد.
3. سیاست بین المللی کشمکشی بر سر قدرت در یک محیط فاقد مرجع فائقه مرکزی است.
4. در یک نظام بین المللی غیر متمرکز، مرکب از دولت هایی که از برابری حقوق یا حاکمیت برخوردارند میان دولت های ملی از حیث توانایی هایشان مراتبی به صورت قدرت های بزرگتر و دولت های کوچکتر وجود دارد. ( رنجبر 36:1378)
بنابراین معیارهای رفتار در سطح بین المللی متفاوت از معیارهای حاکم بر رفتار در داخل یک واحد ملی است. واقع گرایی دولت ملی را بازیگر اصلی در سیاست بین الملل می داند که مهمترین ابزارش در حفظ امنیت و موجودیت خود، ابزار نظامی است. بنابراین مسأله افزایش قدرت نظامی برای حفظ منافع ملی و امنیت اهمیت می یابد. از دیدگاه بین دولت ها هماهنگی منافع وجود ندارد، تنها چیزی که بین آنها حاکم است قدرت و منافع ملی است. ( سیف زاده 106:1370)
نو واقع گرایی<
br />
در این تحقیق سعی بر آن اساس رویکرد نظری واقع گرایی و به خصوص نو واقع گرایی تهاجمی از دیدگاه مرشایمر بحث می شود. لذا در این جا بعد از توضیح اجمالی نو واقع گرایی به شرح رئالیسم تهاجمی از دیدگاه هرشایمر پرداخته خواهد شد.
نو واقع گرایی
نسل جدید واقع گرایی که در اواخر دهه ی 1970 شکل گرفت می توان بیش از هر چیزی تلاشی برای عملی کردن واقع گرایی دانست. اگر سرشت بشر نقطه ی عزیمت و تعیین کننده برای تحلیل واقع گرایی کلاسیک بود کانون واقع گرایی ساختاری یا نو واقع گرایی را سیستم بین المللی تشکیل می دهد. ( نصوحیان 67:1387)
نو واقع گرایی را تلاشی برای عملی نمودن واقع گرایی می دانند که در اواخر دهه ی 1970 توسط کنت والتز در کتاب سیاست بین الملل می توان مشاهده کرد و تلاشی بود برای اینکه رئالیسم کلاسیک که به سنت گرایی و غیر عملی بودن متهم بود با معیارهای علمی مرسوم منطبق باشد.( مشیرزاده 108:1389)
فرضیا