فروش
در حالیکه درآمد به ازای هر نماینده فروش نهایتا مهمترین معیار عملکرد فروش است، حوزه های دیگری نیز وجود دارند که مدیران فروش باید بر آنها تمرکز کنند. برخی مدیران در دام تمرکز بیش از حد بر گفته و “آمار سازی” می افتند که برخی از معیارهای حیاتی عملکرد را فراموش می کنند.
مدیران می توانند میزان بیشتری از کنترل را بر عملکرد فروش و معیارهای فعالیت اعمال کنند. با تمرکز بر این حوزه های کلیدی که در کنترل آنها هستند، مدیران فروش می توانند بهبودی را در عملکرد فروش و رشد عایدی خود داشته باشند.
به منظور کمک به شما جهت بهبود عملکرد فروشندههای خود، شماری از معیارهای مهم فروش و شاخص های مهم عملکردی (KIP ها) که باید بر آنها تمرکز کنید را مطرح می کنیم.
- زمان صرف شده برای فروش
برای اندازه گیری این موضوع که فروشنده شما چقدر وقت برای فروش صرف کرده است وقت بگذارید. این گام می تواند به شما کمک کند تا موضوعاتی را که مانع عملکرد فروش شما هستند را شناسایی کنید. از این گذشته، زمان مهمترین کالای ارزشمند فروشنده شما می باشد.
به دنبال برطرف کردن موانعی که بر سر راه فروش تان هستند باشید. به عنوان مثال، امروزه بسیاری از نمایندگان فروش تلاش می کنند تا محتوای مناسب پیدا کنند. تخمین زده می شود که نمایندگان فروش بین 6.5 و 8.8 ساعت در هفته را صرف جستجوی اطلاعات می کنند.
اگر موضوعات بازیابی محتوا بازدارنده تیم های فروش شما می باشند، در مورد معرفی نرم افزارهای توانمند سازی که این ناکارآمدی را از بین می برند و عملکرد فروش را بهبود می دهند فکر کنید.
- زمان پاسخگویی به مشتری راغب
امروزه کسب و کارها با سرعتی فزاینده در حرکت هستند. افزایش بازاریابی داخلی به این معنی است که شرکت ها دارند بیش از پیش بر تاکتیک های آنلاین برای تولید مشتری راغب (leads) می کنند.
با این وجود، تحقیقات نشان داده است که طول عمر یک مشتری آنلاین راغب می تواند بسیار کوتاه باشد. سرعت پاسخدهی امری کلیدی است.
شرکت هایی که تلاش می کنند تا با یک مشتری راغب در یک ساعت پس از پرس و جوی اولیه تماس بگیرند، هفت برابر بیشتر از شرکت هایی که حتی یک ساعت بیشتر منتظر مانده اند احتمال دارد که آن مشتری را به دست آورند. شرکت هایی که 24 ساعت صبر می کنند تا با مشتری راغب تماس بگیرند، نسبت به آنهایی که در ساعت اول پاسخ می دهند، 60 برابر احتمال کمتری دارد که آن مشتری را به دست آورند.
زمان پاسخدهی سریع می تواند عملکرد تیم فروش شما را به طور قابل توجهی افزایش دهد. احتمال دارد که شرکت شما در حال انجام یک سرمایه گزاری قابل توجه در بازاریابی باشد تا یک حضور آنلاین داشته باشد، و تمامی رسانه های بازاریابی را توسعه دهید تا مشتریان احتمالی را مطلع کنید. اطمینان حاصل کنید که این سرمایه گزاری با پاسخ دادن سریع و موثر به مشتریان راغب جواب بدهد.
- استفاده از تمامی رسانه های بازاریابی
به گفته انجمن بازاریابی آمریکا (AMA)، 90% محتوای بازاریابی توسط فروش استفاده نمی شود. در عین حال، سرمایه گزاری در بازاریابی محتوا همچنان رو به افزایش است و به گفته انجمن بازاریابی خدمات فن آوری اطلاعات، اکنون 16% از بودجه کل را تشکیل می دهد. این نوع ناکارآمدی می تواند تاثیر عمدهی بر عملکرد تیم فروش شما داشته باشد.
پیاده سازی نسل بعدی نرم افزارهای مدیریت محتوای فروش راهی است برای افزایش سطح عملکرد فروش و بازاریابی. اولویت دادن به نرم افزارهایی که حلقه بازاریابی فروش را می بندد و به شما این امکان را می دهد تا استفاده از مجموعه رسانه های بازاریابی را اندازه گیری کنید. به معرفی سیستم ها و فرایندهایی فکر کنید که به رهبران بازاریابی این امکان را می دهند تا محتوای مناسب را مستقیما به سمت نمایندگان فروش سوق دهند.
- نرخ برنده شدن فرصت
نگه داشتن حساب نرخ برنده شدن فرصت بینش لازم در خصوص توانایی نمایندگان فروش تان برای بستن و انجام یک معامله را در اختیار شما قرار می دهد. توانایی بستن و انجام یک معامله بخش عمده ای از عملکرد فروش است. برخی از نمایندگان شما ممکن است در شبکه سازی و پیش بردن یک معامله عالی باشند، اما در زمان بستن و به انجام رساندن معامله ناکام باشند.
با زیر نظر داشتن این معیار شما می توانید با نمایندگانی که دائما نرخ های فرصت پایینی را گزارش می کنند کار کنید. گاهی اوقات انجام صحبت های تلفنی با این نمایندگان، یا فراهم کردن راهنمای هایی می تواند این روند را تغییر دهد. اگر عملکرد فروشنده شما همچنان به واسطه نرخ برنده شدن فرصت پایین مشکل دار است، می توانید در مورد انتقال دادن این فروشنده به یک نقش جدید به عنوان نماینده توسعه فروش (SDR) فکر کنید، جایی که او می تواند از توانمندی های خود به منظور حرکت دادن مشتریان راغب به سمت جلو استفاده کند.
- اندازه متوسط معامله
اندازه متوسط معامله انجام شده معیاری است که می تواند به سرعت معامله هایی که ممکن است ارزش دنبال کردن نداشته باشند را مشخص کند. یکی از اولویت های شما به عنوان مدیر فروش حصول اطمینان از این امر است که نمایندگان شما دارند زمان خود را تا حد ممکن به صورت خردمندانه مورد استفاده قرار می دهند. همچنین ممکن است متوجه شوید که نمایندگان شما دارند به سمت معامله های کوچک تر انحراف پیدا می کنند، چرا که انجام اینگونه معامله ها آسانتر است، به جای اینکه مهمترین فرصت های موجود را دنبال کنند.
اگر اندازه متوسط معامله شما کمتر از آن چیزی است که دوست دارید، وقت بگذارید تا تلاش های شرکت تان در تولید مشتریان راغب و اینکه چرا این تلاش ها به مشتریان راغبی منجر می شوند که معامله های کوچکی انجام می دهند را مورد ارزیابی قرار دهید. با قسمت بازاریابی در مورد راههایی که تولید مشتری راغب می تواند به نوعی تغییر داده شود تا عملکرد فروش را افزایش دهد صحبت کنید.
- ماتریس های چرخه فروش
طول متوسط زمانی که لازم است تا نمایندگان فروش شما معامله را جوش دهند یک معیار کلیدی دیگر است، زمانی که موضوع اندازه گیری عملکرد نمایندگان فروش شما به میان می آید. شما باید میانگین زمانی که یک معامله طول می کشد تا از هر یک از مراحل مسیر فروش شما بگذرد را اندازه گیری کنید. با این معیار، شما به سرعت قادر خواهید بود که معامله هایی که احتمال کمتری دارد جوش بخورند را به واسطه مقدار زمانی که برای پیشرفت آنها لازم است مشخص کنید.
همچنین قادر خواهید بود که گلوگاه های فروش را شناسایی کرده و اقدامی در خصوص آنها انجام دهید. شاید نمایندگان شما به برخی راهنمایی های تخصصی نیاز دارند، یا اگر به نظر می رسد انجام یک معامله به سرمایه گزاری زمانی زیادی نیاز دارد اما احتمال برنده شدن آن معامله (بر اساس طول سیکل میانگین فروش) بسیار پایین است، ممکن است زمان آن باشد که فروشنده شما زمان خود را در معامله هایی سرمایه گزاری کند که انجام آنها به لحاظ آماری محتمل تر است. با مسلح کردن خود با این اطلاعات مهم چرخه فروش، شما می توانید به سرعت گلوگاه های فروش را از بین ببرید و به تیم خود در خصوص نحوه سرمایه گزاری کردن زمان خود جهت بدهید.
- هزینه فروش به نسبت درآمد
این معیار عملکرد فروش، کارآیی کلی بخش فروش را نشان می دهد. هزینه های کل حقوق ها، پورسانت ها، و هزینه های سازمان فروش شما را شامل می شود. در طول زمان این معیار می تواند به شما کمک کند تا سطح سرمایه گزاری مورد نیاز برای دست پیدا کردن به سطح عملکردی خاصی را اندازه گیری کنید. شما قادر خواهید بود بگویید چقدر سرمایه گزاری لازم است تا شرکت شما به یک عایدی سالانه دست پیدا کند.
هزینه فروش به نسبت درآمدتان را نسبت به میانگین این صنعت بسنجید تا سطح بهره وری فروش تان را اندازه گیری کنید.
- نشتی قیف فروش
به گفته فوکاس، نشتی قیف فروش یک معیار حیاتی برای اندازه گیری است، چرا که این معیار نشان می دهد که آیا سوراخ هایی در قیف فروش شما وجود دارند یا نه. با اندازه گیری درست، شما می توانید به طور دقیق تعیین کنید که این سوراخ ها کجا هستند، چه چیزی باعث ایجاد آنها شده است، و بینش لازم را در خصوص این موضوع به دست آورید که چطور می توانید جلو این نشتی ها را بگیرید – این سوراخ ها تنها باعث نشت مشتریان راغب بالقوه ارزشمند نمی شوند، بلکه باعث نشت عایدی و درآمد نیز می شوند.
در واقع دو معیار کلیدی وجود دارند که نسبت به نشتی قیف فروش بینش ایجاد می کنند: زمان پاسخ دادن به مشتری راغب (که در قسمت قبلی ذکر شد) و نرخ تماس های پیگیری. هر دوی این معیارها می توانند به سلامت و کارآیی نیروی فروش شما اشاره داشته باشند. کسب و کارهایی که به صورت فوری به مشتریان راغب واکنش نشان می دهند احتمال بیشتری دارد که معامله را جوش بدهند، و البته ثبات در این امر حیاتی است. آیا نمایندگان فروش شما فورا به مشتریان راغب واجد شرایط دست پیدا می کنند؟ چند وقت یکبار این مشتریان راغب را پیگیری می کنند؟ اگر زمان قابل توجهی بین این زمان های پیگیری وجود دارد و این مشتریان راغب از قیف فروش خارج می شوند پیش از آنکه واجد صلاحیت یا فاقد علاقه تشخیص داده شوند، شما یک فرصت خوب را برای افزایش آمار فروش تان با استفاده از جلوگیری از نشتی این سوراخ شناسایی کرده اید.
- معیارهای خاص اقدام
ورای معیارهای مربوط به نتایج، حیاتی است تا عملکرد فروش بر اساس اقدامات قابل سنجش مورد ارزیابی قرار گیرند. به دلیل اینکه عواملی از قبیل زمانی که طول می کشد تا یک فروشنده یک مشتری راغب را پیگیری کند از تاثیری قابل توجه برخوردار است که آیا شرکت شما قادر به انجام یک فروش می شود یا نه، شناسایی کردن موثرترین اقدامات تاثیرگذار و تعیین کردن شاخص های مهم عملکردی بر اساس این اهداف، یک راه بسیار موثر برای نگه داشتن تیم فروش تان در مسیر درست می باشد.
شما می توانید اهداف مبتنی بر عمل عمومی یا اختصاصی (یا هردو) برای تیم فروش خود تعیین کنید. این اهداف عموما مبتنی بر شماری از اقدامات هدف و یک دوره مشخص (روز، هفته، ماه، غیره) می باشند. Geckoboard مثال هایی خوب از معیارهای مبتنی بر عمل را مطرح می کند:
- # ایمیل های توسعه ای ارسالی
- # تماس های نخست یا پیگیری صورت گرفته
- # ایمیل های پیگیری ارسالی
- # نشست های برنامه ریزی شه یا انجام شده
- # طرح های پیشنهادی ارسال شده
- حجم فروش بر اساس مکان، کانال، یا منطقه
زمانی که موضوع افزایش فروش به میان می آید، بصیرت آفرین ترین معیارها اغلب آنهایی هستند که می توان آنها را به نماهایی گرانولار (تفکیک پذیر) تجزیه کرد، از قبیل تعداد مشتریان به دست آمده توسط هر نماینده، به ازای هر مکان، به ازای هر کانال یا منطقه فروش. بینش های به دست آمده از این داده های گرانولار اغلب اقدام پذیر می باشند، و شرکت ها را قادر می سازند تا فرصت های جدید را به طور دقیق مشخص کنند یا سودآورترین کانال های فروش را شناسایی کنند. سپس، با متمرکز کردن بیشتر نیروی فروش و بازاریابی بر این کانال های سودآور یا سفارشی کردن پیام ها برای یک مکان خاص، شما می توانید تعمدا و مستقیما آمار و ارقام فروش ورودی به چرخه بعدی را تحت تاثیر قرار دهید.
- رضایت کارکنان
در حالیکه معیارهای مبتنی بر نتایج و اقدامات نشانگر سلامت سازمان فروش شما هستند، اندازه گیری رضایت کارکنان نیز اهمیت دارد. نهایتا، نمایندگان فروش شادتر، بهره وری بیشتری دارند و تمایل بیشتری برای جذب کردن مشتریان راغب و جوش دادن معامله دارند.
نشانه های اولیه کاهش در رضایت کارکنان تیم فروش شما می توانند نشانه های پیش بینی کننده زیان های آتی در عایدی شما یا کاهش در دیگر معیارها باشند. از این رو، انجام اقدامات سریع به منظور افزایش دادن روحیه کارکنان می تواند شرکت شما را از شماری افت ها حفظ کند.
- مقاله ای از : تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT
- نویسنده : دکترسیدرضاآقاسیدحسینی