هُمْ لا یَتَّقُونَ?.
آیه 58? وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ?260 به این اشاره دارد که مخالفان، در عهد و پیمانی که با خدا و رسول9 بسته اند، خیانت می کنند.
2-1-4-1-2- مکر
آیات” 18-30-47-49-62″ به مکر مخالفان اشاره دارد.
آیه 18? ذلِکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکافِرِینَ?261 به نقشه های کافران اشاره دارد. از آنجا که منافقان نیز از جمله کافران محسوب می شوند، می توان گفت منافقان نیز اهل مکر و خدعه می باشند.
کید نوعى حیله است که گاهى مذموم و گاهى ممدوح می باشد که در اینجا حالت مذموم آن مورد نظر است.262
مکر کافران از جمله ویژگیهایی است که در آیه 30 ? وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ?263 به آن اشاره شده است. این آیه چاره اندیشی و تدبیر آنها را در زمینه از بین بردن پیامبر9بیان می کند.
فرد ریاکار کسی است که ظاهرش را خوب جلوه می دهد تا مردم را فریب دهد. درآیه 47? وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ?264 نیز به ریاکاری مخالفان اشاره شده است.
آیه 49? إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِینُهُمْ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ?265 خبر از حالات درونی منافقان می دهد. تعبیر? فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ? اشاره به گروه منافقان دارد که به صفوف مسلمانان پیوسته اند و اظهار اسلام و ایمان مىکنند اما در باطن با آنها نیستند و از این طریق به مؤمنان نیرنگ می زنند.
در آیه 62? وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ?266 به خدعه و نیرنگ مخالفان با رسول9 اشاره شده است.
2-1-4-1-3- عدم تعقل و پذیرش حقایق
آیات” 21-22-23-31 ” به این موضوع اشاره دارند.
آیه 21? وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ?267، به وصف حال منافقان اشاره نموده است؛ اینکه قول حق را می شنوند و عمل نمی کنند.
مجمع البیان این آیه را مرتبط با منافقان می داند268. نمونه نیز می گوید: این افراد ظاهراً در صف مؤمنانند ولى مطیع فرمان نیستند.269
از دیگر ویژگیهای منافقان این است که: به ظاهر گوشهاى سالمی دارند ولى در مسیر شنیدن سخنان حق به کار نمی برند، زبان سالمى دارند اما مهر سکوت بر لب زده و دفاعى از حق نمىکنند، از نعمت فکر بهرهمندند اما درست نمىاندیشند.270 آیه 22?إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ?271 به این مطالب اشاره دارد که زیر مجموعه عدم پذیرش حقایق می باشد.
آیه 23 ? وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِیهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ?272 به عدم پذیرش حق و رویگردانی و اعراض منافقان اشاره نموده است.
در آیه 31? وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ?273 نیز نمونهاى از منطق فکرى آنها منعکس شده است. زیرا به خوبى مىدانستند که توانایى بر معارضه با قرآن ندارند، ولى از روى تعصب و کینهتوزى و یا براى اغفال مردم مىگفتند این آیات مهم نیست ما هم می توانیم مثل آن را بیاوریم اما هیچگاه نیاوردند.
2-1-4-1-4- غرور
غرور و تکبر مخالفان در آیات” 19-47 ” بیان شده است.
از دیگر ویژگیهای کافران، تکیه کردن به نیروهای مادی و مغرور شدن به اموال و جمعیت خویش می باشد که آیه 19?إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَکُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِیَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئاً وَ لَوْ کَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ?274 متذکر آن شده است.
مشرکان پیش از آنکه از مکه به سوى میدان بدر خارج شوند کنار خانه کعبه آمدند و روى غرورى که داشتند و خود را بر حق مىپنداشتند دست در پردههاى خانه کعبه زدند و گفتند: خدایا از میان این دو لشکر آن گروه که برتر و هدایت یافتهتر و گرامىتر است پیروز گردان. لذا بعد از پایان جنگ بدر آیه فوق نازل شد . در ضمن آیه آنها را از مغرور شدن به فزونی جمعیتشان هشدار می دهد.275
از ویژگیهایی که مخالفان داشتند حال غرور و سرمستی و خودنمایی است که درآیه 47? وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ?276 به آن اشاره شده است. در فرهنگ لغت ? بَطَراً? به معنای تکبر و غرور و نشاط می باشد.277 لذا آنها با حالتی متکبرانه و با هدف بازداشتن مردم از راه خدا به سمت میدان جنگ می آمدند.
2-1-4-1-5- باز داشتن مردم از مسیر الهی
آیات”34-35-36-47″، به این موضوع پرداخته اند.
آیه 34? وَ ما لَهُمْ أَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ?278، نشان می دهد که مشرکان ع
رب مردم را از رفتن به مسجد الحرام و عبادت کردن درآن باز می داشتند.
در آیه 35? وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ?279، به این مطلب اشاره شده است که نماز مشرکان در مسجد الحرام با کف زدن و صداهای نامفهوم و بی معنا همراه بود. باید گفت که مشرکان از طریق کف زدن و صداهای بی معنا، در صدد سلب تمرکز و توجه مؤمنان بودند و می خواستند، حضور مؤمنان به مسجدالحرام را کم رنگ نمایند.
مخالفان بنا به آیه 36? إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَهً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ?280، با انفاق کردن اموالشان در راه باطل، مردم را از مسیر الهی منحرف می نمودند.
در آیه 47? وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ?281 نیز، تصریح شده است که مخالفان از رشد و گسترش راه و روش الهی ممانعت می کردند.
2-1-4-2- پیامدها282
پیامد اعمال مخالفان اعم از دنیوی و اخروی در آیات”12-13-14-16-18-22-25-30-34-35-36-50-52-54-55-58-65″ ذکر شده است.
2-1-4-3- مصداق مخالف
در آیه 52 ? کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقاب?283 و آیه 54?کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ کُلٌّ کانُوا ظالِمِینَ?284 می توان به بارزترین مصداق مخالفان اشاره کرد که همان آل فرعون می باشند.
2-1-5- بررسی خط ارتباطی پنجم: دستورات و توصیه های الهی
2-1-5-
بررسی خط ارتباطی پنجم: دستورات و توصیه های الهی
1- دستورات و توصیه ها در زمینه خاص
2- دستورات و توصیه ها به شکل عام
جدول1بخش 2-1-5: تقسیم بندی دسته های اصلی و فرعی خط ارتباطی ” دستورات و توصیه های الهی “
عناوین اصلی مربوط به دستورات و توصیه های الهی
آیات مربوط به عناوین اصلی
تقسیم بندی عناوین اصلی به زیر مجموعه های فرعی
آیات مربوط به زیر مجموعه های فرعی
1-دستورات و توصیه ها در زمینه خاص
1-12-15-16-38-39-40-41-45-46-49-57-58-60-61-62-65-67-68-69-70-71-72-74
انفال
1-41-69
هجرت
72-74-75
جهاد
1-12-15-16-38-39-40-41-45-46-49-57-58-60-61-62-65-67-68-69-70-71-72-74″
2-دستورات و توصیه ها به شکل عام
1-20-21-24-25-27-29-46-47-61-64-66-69
تقوا
1-25-29-69
صبر
46-66
اطاعت از رسول
1-20-21-24-46
توکل به خداوند
49-61
نهی از خیانت
27
نهی از غرور و ریاکاری
21-47
جدول 2بخش2-1-5: تقسیم بندی دسته های اصلی و فرعی خط ارتباطی ” دستورات و توصیه های الهی”
10
9
8
7
6
5
4
3
2
1
1
11
21
31
41
51
61
71
1- دستورات و توصیه ها در زمینه خاص
2- دستورات و توصیه ها به شکل عام
نمودار بخش2-1-5: نقاط تلاقی خطوط فرعی
در این خط ارتباطی آیات”1-12-15-16-20-21-24-25-27-29-38-39-40-41-45-46-47-57-58-60-61-62-65-66-67-68-69-70-71-72-74-75″ ذیل دو عنوان اصلی دستورات و توصیه ها مورد بررسی قرار می گیرند.
2-1-5-1- دستورات و توصیه ها در زمینه خاص
آیات مرتبط با این موضوع عبارتند از:”1-12-15-16-38-39-40-41-45-46-49-57-58-60-61-62-65-67-68-69-70-71-72-74″.
2-1-5-1-1- انفال
آیات”1-41-69″ به این موضوع پرداخته اند.
آیه 1 ?یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ?285 حکم انفال را بیان نموده است. بنا بر آیه، انفال و غنائم جنگی به خدا و رسول9 اختصاص دارد.
از آنجا که غنایم نیز قسمی از انفال محسوب می شوند می توان آیه 41? وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ?286 را در این رابطه در نظر گرفت. آیه سفارش می کند هر غنیمتی که به دست مسلمانان می رسد می بایست خمس آن را پرداخت کنند.
آیه از حکم غنائم جنگی فراتر رفته و به همه درآمدها اشاره کرده است. بنا
براین هرگونه غنیمتى نصیب شما مىشود یک پنجم آن، متعلق به خدا و پیامبر9و ذى القربى (امامان اهل بیت:) و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از خاندان پیامبر9) مىباشد.287
غنایم به دست آمده طبق آیه 69? فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَیِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ?288 از جهت حلال و طیب بودن نیز باید مورد دقت قرار گیرد. لازم به ذکر است کلمه “غنم” و” غنیمت” به معناى غنیمت جنگی و فایده می باشد.289و به در آمد، از راه تجارت، صنعت و یا جنگ نیز غنیمت گفته می شود.290
2-1-5-1-2- هجرت
موضوع هجرت در آیات”72-74-75″ بیان گردیده است.
بنا بر آیه 72 ? إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْءٍ حَتَّى یُهاجِرُوا وَ إِنِ