مأخذ: شرکت تعاونیهای آب سد گلستان (۱)
۳-۲- روش و شیوه گردآوری اطلاعات
در مطالعه حاضر جمع آوری اطلاعات به دو روش مطالعات کتابخانهای و مطالعات میدانی (پرسشنامه) انجام شده است. بخشی از اطلاعات که شامل اطلاعات کلی منطقهای است به روش اسنادی و کتابخانهای از سازمانها و ادارات مرتبط در سطح استان، شهرستان و دهستان جمعآوری گردید و اطلاعات مورد نیاز دیگر مانند هزینهتولید، هزینهآببها، درآمد حاصل از تولید، سطح تحصیلات و نحوه دریافت خدمات از شرکتهای تعاونی آب و … با استفاده از پرسشگری و مطالعه میدانی در متطقه مورد مطالعه بدست آمده است.
۳-۳- جامعه آماری و روش نمونهگیری
جامعه آماری کل کشاورزان (بهرهبرداران) اراضی پایین دست سد گلستان (۱) واقع در شهرستان گنبد کاووس می باشد. سد گلستان (۱) شامل چهار شرکت تعاونی آب در دهستان آق آباد است. بر اساس اهداف مطالعه حاضر از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده میگردد. هر یک از شرکتهای تعاونیها به عنوان یک طبقه و در داخل هر طبقه از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده میگردد. برای محاسبه حجم نمونه مورد نیاز جهت تکمیل پرسشنامهها از رابطه (۳-۱) و حجم نمونه در هر طبقه نیز از اصل تسهیم به نسبت استفاده گردیده است:
(۳-۱)
N: تعداد بهره برداران سد گلستان (۱)، L: تعداد طبقات، :n حجم کل نمونه، تعداد نمونه طبقه iام، :Ni تعداد بهرهبرداران طبقه iام، واریانس صفت مورد نظر (سطح زیرکشت) برای تعیین حجم نمونه، D= و B :کران خطای برآورد میباشد.
در مجموع ۴۱ پرسشنامه تکمیل شد که سهم هر یک از شرکتهای تعاونی آب گلستان ۱ تا ۴ به ترتیب ۱۳، ۱۳، ۶ و ۹ پرسشنامه بود.
همچنین جهت تعیین وزن شاخصهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در اراضی پایین دست سد گلستان (۱) شهرستان گنبد کاووس نیز پرسشنامه جدا گانهای از کارشناسان صاحب نظر و آگاه در بخشهای اجرایی، تحقیقاتی و آموزشی شرکت آب منطقهای گنبدکاووس و شرکتهای تعاونی آب و نیز تعدادی از کشاورزان مجرب این شهرستان تکمیل گردیده است.
۳-۴- روش تجزیه و تحلیل دادهها
تشخیص صحیح رفتارکشاورزان در بخش کشاورزی بیشترین تلاش محقین اقتصاد کشاورزی را به خود اختصاص دادهاست. به همین منظور روش برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP) به عنوان متدولوژی تحقیق حاضر برای تحلیل سیاستهای قیمتگذاری آب انتخاب شدهاست. که در این بخش به بررسی مبانی نظری الگوهای برنامهریزی ریاضی پرداخته میشود.
۳-۴-۱- برنامهریزی ریاضی (MP)
برنامهریزی ریاضی[۲۵] (MP) یک ابزار مهم و دارای استفاده گسترده در تحلیل اقتصاد کشاورزی میباشد. انگیزه اصلی برای استفاده از الگوی برنامهریزی ریاضی در تحلیل اقتصاد کشاورزی واضح است، چرا که مسأله بنیادی اقتصاد، استفاده بهینه از نهادههای محدود است. از این رو استفاده از الگوهای بهینهسازی دارای پیوستگی کامل با تئوری اقتصاد نئوکلاسیک میباشد که کارگزاران اقتصادی را به عنوان بهینهساز معرفی میکند (بوییز و همکاران[۲۶]، ۲۰۰۷؛ آرفینی و همکاران[۲۷]، ۲۰۰۳).
یک الگو MP به طور کلی به صورت زیرتعریف میشود:
(۳-۲) Max ƒ(xi)
s.t.: gj (xi) ≤ bj
که در آن ƒ(xi) تابع هدف و xi متغیرهای تصمیم (فعالیتها یا محصولات) مورد نظر سیاستگذار را نشان میدهد. از آنجا که اغلب هدف اصلی کشاورزان حداکثر کردن سود حاصل از فعالیتهای تولیدی مختلف میباشد[۲۸]، معمولا در یک الگوی مزرعه، تابع هدف یک تابع سود میباشد. عناصر bjمنابع محدودی را که کشاورز با آن مواجه است، مشخص میکند و gj(xi) نشان میدهد چقدر هر متغیر تصمیم از نهادههای محدود استفاده میکند.
مهمترین دلیل برای استفاده از MP در تحلیل بخش کشاورزی، امکان الگوکردن صریح ارتباط بین عناصر اقتصادی و عناصر بیوفیزیکی و اکولوژیکی مزرعه میباشد. (بوییز و همکاران[۲۹]، ۲۰۰۶). انگیزه دیگر برای استفاده از MP، ارتباط نزدیک بین عناصر الگو و محدودیتهای دنیای واقعی میباشد که سبب بهبود جامعیت الگو و کاربردی بودن نتایج آن توسط سیاستگذاران میشود.
بطور کلی مدلهای برنامه ریزی ریاضی به دو نوع مدلهای برنامه ریزی ریاضی دستوری (هنجاری[۳۰]) (NMP) و مدلهای برنامه ریزی ریاضی اثباتی (PMP) قابل تقسیمبندی هستند که نحوه بهینهسازی مسائل تولید بر اساس هریک از مدلهای برنامهریزی ریاضی مذکور در شکلهای (۳-۲) و (۳-۳) نشان داده شدهاست. با توجه به شکل مشخص میگردد که در مدلهای NMP هیچ تضمینی برای رسیدن به شرایط موجود وجود ندارد و مدلساز با تاکید بر محدودیتهای وارد شده به حداکثر سازی تابع هدف میپردازند، ولی در مدلهای PMP فرض میشود که کشاورزان در شرایط موجود و با توجه به قیمت محصول و نهادهها بطور بهینه عمل میکنند، زیرا محدودیتهای بسیاری در شرایط واقعی تصمیم کشاورزان و تصمیم گیران را تحت تاثیر قرار میدهد که مدلساز قادر به لحاظ تمام آنها در مدل نیست ولی کشاورز و تصمیمگیران در زمان تصمیمگیری در شرایط واقعی آنها رادر نظر میگیرند(کرامت زاده و همکاران، ۱۳۹۰). بطور کلی مدلهای NMP برای حالتی که یک پیشنهاد یا دستوری در راستای بهینهسازی ارائه شود مناسب میباشند ولی مدلهای(PMP) برای تحلیل سیاستها در شرایط موجود مفید میباشند
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
(بوییز و سورینی[۳۱]، ۲۰۰۸ و ایگلسیاس و بلانکو[۳۲]، ۲۰۰۸). از آنجا که در فرآیند تصمیمگیری تولید محصولات بویژه محصولات کشاورزی که با مخاطره همراه میباشد، عوامل زیادی نظیر نوع تخصص، سطح سواد، شرایط سنی، سابقه کشت، نوع مدیریت، شرایط مالی و اجتماعی، شرایط سلامت جسمی و روحی، مشکلات خانوادگی و غیره موثر میباشند که لحاظ نمودن تمام آنها در مدلهای برنامهریزی ریاضی بسیار مشکل و در برخی موارد حتی غیر ممکن نیز میباشد لذا استفاده از مدلهای NMP بویژه در راستای تحلیل سیاستها، نتایج قابل اطمینانی ارائه نمینمایند. بر این اساس در این مطالعه از مدل PMP که با استفاده از الگوی کشت موجود تدوین گردیده و محدودیتهای مذکور را دربرمیگیرد استفاده میگردد.
۳-۴-۱-۱- برنامهریزی ریاضی هنجاری[۳۳] (NMP)
ساختار کلی یک مدل NMP به صورت زیر میباشد:
(۳-۳)
(۳-۴)