روش کالیبراسیون فوق که در تحقیق جاری مورد استفاده قرار گرفته است، در مطالعات متعددی در سطح مزرعه، ناحیه، بخش و کشور در کشورهای توسعه یافته اروپایی همانند آلمان، فنلاند و ایتالیا و همچنین کشورهای درحال توسعه همچون مصر، ترکیه، مراکش بکار گرفته شده که در فصل مروری بر ادبیات موضوع به برخی از آنها اشاره شده است.
۳-۵- کالیبراسیون تابع هزینه
در مدل اولیه PMP جهت تصریح تابع هزینه درجه دوم، روشهای مختلفی به منظور تصریح و برآورد عناصر بردار d و Q توسعه یافته است که در ادامه به مرور این روشها و اصول بکار رفته در آنها پرداخته میشود:
هاویت[۴۰] (۱۹۹۵) در روش استاندارد جهت تصریح و بآورد عناصر بردارd و Q با قرار دادن dj=cj برای هر محصول، پارامتر qj هر محصول را نیز از تقسیم قیمت سایهای به سطح زیر کشت سال پایه محصول مورد نظر به صورت رابطه زیر محاسبه مینماید:
( ۳-۱۶)
پاریس[۴۱] (۱۹۹۸) با مساوی صفر قرار دادن پارامترهای جزء خطی تابع هزینه (dj=0)، پامترهای جزءدرجه دوم تابع هزینه هر محصول را از رابطه زیر محاسبه نموده است:
(۳-۱۷)
هکلی و بریتز[۴۲] (۲۰۰۰) فرض میکنند که هزینه حسابداری هر محصول (cj) با هزینه متوسط تابع هزینه متغیر درجه دوم آن محصول برابر میباشد یعنی:
(۳-۱۸)
بنابراین باتوجه به رابطه (۳-۱۱)، پارمترهای جزء خطی (dj) و جزء درجه دوم (qj) تابع هزینه را از رابطه (۳-۱۲) و (۳-۱۸) بدست میآورند:
(۳-۱۹)
(۳-۲۰)
هلمینگ[۴۳] (۲۰۰۵) ضمن استفاده از کششهای خود قیمتی برونزا ( )، عناصر غیر قطری ماتریس Q را برابر صفر قرار داده است. در این وضعیت، مشتقات جزئی برابر با میباشد به طوری که با استفاده از فرمول کشش (در مقادیر مشاهده شده) مقادیر برای یک معلوم به صورت رابطه (۳-۲۰) بدست میآید:
(۳-۲۱)
همچنین به منظور برآورده شدن شرط کالیبراسیون (۳-۱۰)، پارامترهای جزء خطی تابع هزینه متغیر به صورت رابطه زیر تعیین میشود:
(۳-۲۲)
در این مطالعه برای برآورد پارامترهای تابع هزینه درجه دوم از روش هلمینگ استفاده شدهاست. زیرا این روش d و q غیر صفر بدست میآورد ثانیا برای محصولاتی که صفر باشد پارامترهای جزء درجه دوم (q) غیر صفر بدست میآید.
در مطالعه حاضر با روش(PMP) به تعیین مقدار سود کل، اشتغال، آب مصرفی، پایداری کود نیتروزن و پایداری کود فسفات پرداخته شد. سپس با استفاده از اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه تحلیل سلسله مراتبی و با کمک روش (AHP) به وزن دهی شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی پرداخته و با در اختیار داشتن وزن شاخصها و اطلاعات (PMP) با کمک تکنیک تاپسیس(TOPSIS) به رتبه بندی سیاستهای مورد نظر پرداخته شد. به همین منظور به معرفی روش (AHP) و (TOPSIS) در ادامه مطالعه حاضر پرداخته میشود.
۳-۶- تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
با توجه به محدودیت عقلایی، که هر انسان به تنهایی دچار آن است، شاید همکاری و تشریک مساعی گروهی تنها راه دستیابی به یک سیستم تصمیمگیری منطقی، منظم، جامع و کامل باشد. سازمانهای مدرن امروزی چنان وسیع و پیچیده شدهاند که مدیریت آنها از عهده یک فرد به تنهایی بر نمیآید و مدیر مجبور است در تصمیمگیریها و اداره امور سازمان، از دیگران کمک بگیرد. پیچیدگی تصمیمیات مدیریت باعث خواهد شد که مدیر برای تصمیمگیری بهتر، از افراد متعهد و با موقعیتهای شغلی مختلف و تخصصهای گوناگون دعوت به عمل آورد. در جایی که از نظر پست و مقام، تفاوتهایی میان اعضای گروه وجود دارد، احتمال اینکه عضو با نفوذی اعضای دیگر را تحت تسلط و نفوذ خود قرار دهد، بسیار زیاد است. کنش متقابل ارتباطی در یک تصمیمگیری گروهی در مقایسه با تصمیم فردی میتواند هم موجب افزایش و هم موجب کاهش کیفیت تصمیم گردد. وقتی اعضای یک گروه عملاً رو در روی هم قرار میگیرند و به کنش متقابل با هم میپردازند، میتوانند ضمن عیبجویی از همدیگر، دیگران را نیز برای انطباق دادن با خود، تحت فشار قرار دهند. به علاوه موقعیت افرادی که از تخصص بالا و یا از سن و تجربه زیاد برخوردارند به افراد کم تجربه و جوان فرصت ارائه نظر نخواهد داد. یکی دیگر از مشکلات تصمیمگیری گروهی، پدیده تک فردی است. این مشکل هنگامی که تأکید بر یکپارچگی و انسجام گروهی، حالت افراطی به خود میگیرد و احساس شدید و قوی « مادیون » در آن ایجاد میشود به وجود میآید.
از روشهای متعددی برای تصمیمگیری چون توفان مغزی، روش دلفی و تکنیک گروه اسمی استفاده شدهاست. اگر چه استفاده از این فنون تا حدودی مشکلات تصمیمگیریهای گروهی را حل کردهاست ولی بکارگیری آنها به جهت زمان و هزینه، خالی از اشکال نیست. به علاوه در دنیای پیچیده و متلاطم امروزی پیچیدگی تصمیمات به حدی است که عملاً استفاده از روشهای ذکر شده غیر ممکن میشود و نیاز به یک روش جامع بیش از پیش احساس میگردد. فرایند تحلیل سلسسله مراتبی[۴۴] (AHP) یکی از معروفترین فنون تصمیمگیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس. ال. ساعتی[۴۵] عراقی الاصل در دهه ۱۹۷۰ ابداع گردید. این روش در هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبرو است میتواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده میتوانند کمّی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیمگیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فراهم آوردن درخت سلسله مراتب تصمیم، آغاز میکند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینه
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |
های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مشخص میسازد. در نهایت منطق AHP به گونهای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید. AHP در آغاز برای تصمیمگیریهای انفرادی در یک محیط متلاطم و فازی ارائه شد. سپس در دهه هشتاد به چگونگی استفاده از آن در تصمیمگیریهای گروهی پرداختهشد. استفاده از AHP در تصمیمگیریهای گروهی باعث خواهد شد که نه تنها مزایای فنون تصمیمگیری گروهی حفظ شود بلکه معایب آنها (همانندسرعت، هزینه و تکفکری) برطرف شود.AHP به تصمیم گیرنده عالی کمک خواهد کرد که به گونهای تصمیمات تمام اعضای گروه را با همدیگر ترکیب کند که تصمیم بهینه در برگیرنده نظریات همه اعضا باشد (آذر و معماریان، ۱۳۷۴).
۳-۶-۱- اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
توماس ساعتی (بنیانگذار این روش) چهار اصل زیر را به عنوان اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بیان نموده و کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است. این اصول عبارتند از:
شرط معکوسی[۴۶]: اگر ترجیح عنصر A بر عنصر B برابر n باشد، ترجیح عنصر B بر عنصر A برابر خواهد بود.
اصل همگنی[۴۷]: عنصرA با عنصر B باید همگن و قابل مقایسه باشند. به بیان دیگر برتری عنصر A بر عنصر B نمیتواند بی نهایت یا صفر باشد.
وابستگی[۴۸]: هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود میتواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح میتواند ادامه داشته باشد.
انتظارات[۴۹]: هرگاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد پروسه ارزیابی باید مجدداً انجام گیرد. (قدسیپور،۱۳۸۱)
۳-۶-۲- مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
بکارگیری این روش مستلزم چهار قدم عمده زیر میباشد:
الف) مدل سازی
در این قدم، مسأله و هدف تصمیم گیری به صورت سلسله مراتبی از عناصر تصمیم که با هم در ارتباط میباشند، در آورده میشود. عناصر تصمیم شامل «شاخصهای تصمیمگیری» و «گزینههای تصمیم» میباشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی نیازمند شکستن یک مساله با چندین شاخص به سلسله مراتبی از سطوح است. سطح بالا بیانگر هدف اصلی فرایند تصمیم گیری است. سطح دوم، نشان دهنده شاخصهای عمده و اساسی (که ممکن است به شاخصهای فرعی و جزئیتر در سطح بعدی شکسته شود) میباشد. سطح آخر گزینههای تصمیم را ارائه میکند. در شکل زیر سلسله مراتب یک مساله تصمیم نشان داده شدهاست (مهرگان، ۱۳۸۳).
شکل ۳-۴- نمایش سلسله مراتب یک مسئله تصمیم
ب) قضاوت ترجیحی (مقایسات زوجی)
انجام مقایساتی بین گزینههای مختلف تصمیم، بر اساس هر شاخص و قضاوت در مورد اهمیت شاخص تصمیم با انجام مقایسات زوجی، بعد از طراحی سلسله مراتب مساله تصمیم، تصمیم گیرنده میبایست مجموعه ماتریسهایی که به طور عددی اهمیت یا ارجحیت نسبی شاخصها را نسبت به یکدیگر و هر گزینه تصمیم را با توجه به شاخصها نسبت به سایر گزینهها اندازهگیری مینماید، ایجاد کند. این کار با انجام مقایسات دو به دو بین عناصر تصمیم (مقایسه زوجی) و از طریق تخصیص امتیازات عددی که نشاندهنده ارجحیت یا اهمیت بین دو عنصر تصمیم است، صورت میگیرد.