جدیددیگر ضمن بیان حق بر محیط زیست، به مواردی همچون آب و هوای پاکیزه و حداقلی از استاندارد سلامتی اشاره کرده اند. به عبارت دیگر، آنچه حق بر محیط زیست در پی آن است، این است که انسان هاحق دارند که محیط زیست آنها از شرایط مناسب برای زندگی سعادتمندانه توأم باامنیت و سلامت برخوردار باشد. شاید بتوان گفت، از آن جا که یک محیط زیست سالم و شایسته، با نگرشی واقع بینانه، کمتر از یک محیط زیست کاملا تمیز و پاکیزه است، رویکرد دیگری که می توان اتخاذ کرد این است که معیاری اتخاذ شود که نمایانگر یک حداقل لازم برای زندگی سالم باشد.
2- حق و حقوق
از واژهی «حق» تعریفهای فراوانی ارائه شده که در اینجا به چند تعریف مهم اشاره میکنیم:
الف) «حق، امری است اعتباری که بر حسب آن شخص یا گروه خاصی، قدرت قانونی پیدا میکند که نوعی تصرف خارجی یا اعتباری در شیء یا شخص دیگر انجام، و لازمهی آن، امتیاز برای ذیحق بر دیگران میباشد».

اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
ب) «برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق برای هر کسی امتیازهایی را در برابر دیگران میشناسد و توان خاصی به او میبخشد، این امتیاز و توانایی را حق مینامند، مثل حق حیات، حق مالکیت،حق آزادی شغل و …».
ج) «حق، امری است اعتباری، که برای کسی (له) و بر دیگری (علیه) وضع میشود».
د) «حق، امتیاز و نفعی است متعلق به شخص که حقوق هر کشور، در مقام اجرای عدالت، از آن حمایت میکند و به او توانِ تصرف در موضوع حق و منع دیگران از تجاوز به آن را میدهد».
تعریفهای دیگری نیز توسط حقوقدانان ارائه شده است که به جهت اختصار از ذکر آن خودداری میکنیم.
در فقه امامیه نیز حق، نوعی قدرت و توانایی بر چیزی یا کسی یا هر دو تعریف شده است.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت:
«حق، اقتدار، سلطه و امتیازی است که برای شخصی اعتبار شده و دیگران مکلف به رعایت آن هستند».
3- تعریف حق
کلمهی «حقوق» بر سه معنی مختلف اطلاق میشود:
الف) «حقوق به معنای مجموعهی مقررات حاکم بر روابط اجتماعی است»؛ یعنی مجموعهی بایدها و نبایدهایی که اعضای یک جامعه ملزم به رعایت آنها هستند و دولت ضمانت اجرای آنها را بر عهده دارد. واژهی حقوق در این معنا اگر چه مفید معنای جمع است و بر مجموعهای از مقررات دلالت میکند، ولی به عنوان یک کلمهی جمع که دارای مفرد باشد، مورد توجه نیست، بلکه نظیر کلماتی همچون گروه و قبیله اسم جمع به کار میرود و میتوان گفت که حقوق به این معنا، نظیر واژهی شرع یا شریعت در اصطلاح فقهای اسلام است، حقوق در این معنا گاهی مرادف «قانون» دانسته میشود. در این مورد به عنوان مثال میتوان از «حقوق ایران»( Low of Iran ) ، «حقوق مدنی» (Civil Law ) ، «حقوق بینالملل» (International Law ) و … نام برد.
ب) «حقوق به معنای جمع حق است»؛ برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع، حقوق برای هر کس امتیازهایی را در برابر دیگران میشناسد و توان خاصی به او میبخشد، این امتیاز و توانایی را «حق» مینامند که جمع آن حقوق است؛ مانند حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی شغل و حق زوجیت که با عنوان «حقوق بشر» (Human Rights )مورد حمایت قرار میگیرد.
ج) «حقوق، به معنای علم حقوق»؛ یعنی دانشی که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول آن میپردازد؛ «دانشکدهی حقوق»و شعبههای گوناگون حقوق مانند: «حقوق مدنی»، «حقوق کیفری» و … از شایعترین موارد استعمال همین معنا میباشد.
آنچه که موضوع این نوشتار است، «حق بر محیط زیست»، مربوط به کاربرد دوم کلمهی حقوق یعنی «جمع حق» است و برای این که کاربرد کلمهی حقوق در دو معنی متفاوت «Right» و «Law» در این نوشتار موجب اشتباه نشود، روش زیر را به کار میبریم:
1- به طور کلی تلاش خواهیم کرد به جای کلمه «حقوق/Rights» جمع حق، از مفرد آن یعنی حق استفاده کنیم؛ مانند عنوان این نوشتار که «حق بر محیط زیست»( Right to Environment ) است.
2- در مواردی که مجبور باشیم از صورت جمع حقوق استفاده کنیم و قرینهای وجود نداشته باشد که دلالت بر این کند که حقوق به معنای جمع حق (Right) است، از اصطلاح انگلیسی آن در پاورقی استفاده خواهیم کرد.
3- در مواردی که منظور از حقوق، نظام حقوقی، قانونی یا دانش حقوقی (Law) باشد و قرینهای دال بر آن وجود نداشته باشد، از اصطلاح انگلیسی آن در پاورقی بهره خواهیم جست؛ مانند «حقوق محیط زیست در ایران» The Law of Environment) (inIran یا «حقوق بینالملل محیط زیست». Environment))
بنددوم- محیط زیست، تعریف محیط زیست
بعضی از نویسندگان از این که بتوان تعریفی جامع و حقوقی از «محیط زیست» ارائه داد، اظهار تردید کردهاند؛ زیرا حقوق داخلی ایران و بسیاری از کشورها در خصوص تعریف محیط زیست ساکت هستند و بیشتر محیط زیست را در رابطه با عناصر طبیعت، منابع طبیعی، شهر و مناظر به کار بردهاند. به همین جهت مفهوم محیط زیست از نظر کشورها با توجه به اهمیتی که هر کشور به یکی از عناصر زیست محیطی میدهد، میتواند متفاوت باشد. برای این که بتوانیم تعریف جامعی از محیط زیست ارائه دهیم به ناچار باید برخی از مفاهیم را که شناخت محیط زیست، متوقف بر آشنایی به آنهاست، تعریف کنیم و در انتها تعریف مورد نظر از محیط زیست را بیان نماییم.
الف- طبیعت
اگر بخواهیم از واژهای با مفهوم مبهم نام ببریم، این واژه چیزی جز کلمهی «طبیعت» نخواهد بود؛ زیرا به تمام موجوداتی که پروردگار در جهان بی انتها، آفریده است، طبیعت گفته میشود؛ به عبارت دیگر، هر چیزی که دست بشر در ایجاد آن دخالت نداشته باشد، طبیعت نام دارد.
ب- اکولوژی
«اکولوژی»( (Ecologyیا بومشناسی،دانشی است که به مطالعهی روابط جانداران با محیطی که در آن زندگی میکنند، میپردازد. با توجه به محتوای نه چندان روشن محیط زیست، افکار عمومی، بین اکولوژی و محیط زیست تفاوت چندانی قائل نیست.
ج- اکوسیستم
«اکوسیستم»( (Ecosystem، عبارت است از هر ناحیهای از طبیعت که در آن، بین موجودات زنده و اجسام غیر زنده واکنشهای متقابل انجام میگیرد، تا تبادل مواد بین آنها به عمل آید؛ مثلاً یک دریاچه یا یک جنگل، یک اکوسیستم است و شامل چهار عامل تشکیل دهنده، یعنی اجسام غیر زنده، تولید کنندگان، مصرف کنندگان و تجزیه کنندگان میباشد؛ از این رو محیط زیست را میتوان یک اکوسیستم دانست که از تعداد بیشماری اکوسیستمهای کوچکتر تشکیل شده است و بشر برای زندگی و ادامهی آن به تمام اکوسیستمها وابستگی دارد. اکوسیستم انواعی دارد، مانند اکوسیستم خشکی و اکوسیستم دریایی، که اینها نیز خود انواعی دارند که جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری میشود.
د-کرهی زمین
کرهی زمین را بر مبنای معیارهای زیست محیطی به بخشهای زیر تقسیم میکنند:
1-لیتوسفر( Lithosphere): کرهی سنگی، که شامل صخرههای جامد و قسمت مذاب داخلی است.
2-پدوسفر(( Pedosphere: کرهی خاکی، که در اثر فرسایش لیتوسفر و بقایای جانداران و پس ماندههای موادآلی تشکیل میشود و لایهی نازک فوقانی آن برای کشاورزی به کار گرفته میشود.
3- هیدوسفر((Hydrosphere: کرهی آبی مشتمل بر سه چهارم آب شور و شیرین است که سطح کرهی زمین را فراهم گرفته است.
4-اتمسفر( (Atmosphere : کرهی هوا ، که منطقهی گازی جو زمین را تشکیل میدهد.
که خودِ اتمسفر یا جو زمین هم از چند لایه تشکیل شده است. با توجه به آنچه ذکر شد، اکنون به تعریف محیط زیست میپردازیم. یکی از نویسندگان میگوید:
«محیط زیست عبارت است از هوا، آب، خاک، گیاه، جنگل، بیشه، مرتع، دریا، دریاچه، رودخانه، چشمه، آبزیان، حیوانات، کوه، دشت، جلگه، کویر، شهر و یا ده (شامل کوچه، خیابان، ساختمان، اعم از تاریخی و عادی و کارخانه) و غیره».
بعضی دیگر محیط زیست را این گونه تعریف کردهاند:
«قسمتی از جو یا پوسته ی زمین که حداقل برای نوعی زندگی مساعد باشد، محیط زیست نامیده میشود، بنابراین محیط زیست، قسمت کوچکی از جو (اتمسفر)، هیدروسفر و لیتوسفر را شامل میشود؛ به عبارت دیگر، محیط زیست قشر نازکی از هوا، زمین و آب است که همهی زندگی را در بر دارد».
الکساندر کیس معتقد است: اصطلاح محیط زیست را میتوان به یک منطقهی محدود یا تمام یک سیاره و حتی به فضای خارجی که آن را احاطه کرده، اطلاق کرد. اصطلاح بیوسفر یا لایهی حیاتی که یونسکو-خصوصاً-آن را به کار میبرد، با یکی از وسیعترین تعریفها مطابقت دارد که عبارت است از، محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر، همهی حیات در آن جریان دارد.
اگر بخواهیم یک جمعبندی از تعریفهای فوق داشته باشیم، باید بگوییم:
«محیط زیست، به تمام محیطی اطلاق میشود که انسان به طور مستقیم و غیر مستقیم به آن وابسته است و زندگی فعالیتهای او در ارتباط با آن قرار دارد».
بندسوم- انواع محیط زیست
دانشمندان و کارشناسان محیط زیست معتقدند که محیط زیست به دو بخش تقسیم میشود:
الف- محیط زیست طبیعی
«محیط زیست طبیعی به آن بخش از محیط زیست اطلاق میگردد که در تشکیل آن بشر نقشی نداشته، بلکه از موهبتهای خدادادی است و شامل جنگلها، مراتع، کوهها، دشتها، رودخانهها، دریاها، باتلاقها، چشماندازها و …
میگردد. عوامل تشکیل دهندهی محیط زیست طبیعی، شامل عوامل جاندار (گیاهان و جانوران) و عوامل بیجان (خاک، آب و هوا) میباشد».
ب- محیط زیست انسانی
«محیط زیست انسانی یا به عبارت دیگر، محیط زیست انسان ساخت، به آن بخش از محیط زیست اطلاق میگردد که به دست بشر ساخته شده و زاییدهی تفکر او میباشد».
ج- آلودگی محیط زیست
1- تعریف آلودگی
مادهی 9 قانون حفاظت وبهسازی محیط زیست مصوب 1353، تعریف ذیل را از «آلودگی زیست محیطی»(Environmental Polution) ارائه میدهد:
«منظور از آلوده ساختن محیط زیست عبارت است از پخش یا آمیختن مواد خارجی به آب، هوا، خاک یا زمین، به میزانی که کیفیت فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیک آن را به طوری که زیانآور به حال انسان یا سایر موجودات زنده یا گیاهان و یا آثار و ابنیه باشد، تغییر دهد».
2- انواع آلودگی
آلودگیهای زیست محیطی، انواعی دارند که مهمترینِ آنها عبارتند از:
1-1 آلودگیهای هوا
1-2- آلودگی آب
2-2- آلودگی خاک
3-2 – آلودگی صوت
4-2 – آلودگی شیمیایی
5-2 – آلودگی هستهای.
علاوه بر آلودگیهای زیست محیطی، عامل تأثیرگذار دیگر بر محیط زیست، «انهدام زیست محیطی» ( (Environmental Degradation است که شامل نابودی و انهدام جنگلها، مراتع، گیاهان، گونههای وحشی و سایر مظاهر طبیعی و زیستی میباشد.
فصل دوم- نگاهی به وضعیت محیط زیست
بررسی اجمالی سرگذشت انسان نشان میدهد که تعامل بشر به عنوان جزئی از طبیعت با محیط پیرامونش، سه مرحله را شامل میشود؛ این سه مرحله عبارتند از: دوران تسلط طبیعت بر انسان، دوران تسلط انسان بر طبیعت و دوران تعامل و همگرایی انسان و طبیعت.
دورهی اول در بر گیرندهی عصری است که در آن بشر کاملاً مقهور طبیعت بوده و قادر نبوده دخل و تصرفی در طبیعت انجام دهد. در این دوره که با پیدایش و آفرینش انسان شروع میشود، اگر بشر تصرفی جزئی هم در طبیعت و محیط زیست خود داشته است، ضرری نداشته و طبیعت به راحتی این تصرفات را تحمل، جبران و بازسازی کرده است؛ به طوری که میتوان گفت، در این دوره، محیط زیست به صورت بکر و دست نخورده باقی ماند.
در مقایسه با دورهی اول، دورهی دوم از زندگی انسان را شاید بتوان دوران غلبه و تسلط انسان بر محیط زیست دانست. این دوره، عصر ایجاد تمدنهای صنعتی است. بشر با دستیابی به صنعت ماشینی و به وجود آوردن کارخانههای کوچک و بزرگ، رابطهی خود را با طبیعت متحول کرد؛ بدین صورت که برای افزایش تولید، منابع بیشتری را مورد بهرهبرداری قرار داد و در نتیجه صدمات بیشتری را به طبیعت وارد کرد و در اثر این امر، طبیعت رو به تخریب و نابودی گذاشت.
در این دوره، بشر این امکان را یافت که با تصرفات بیرویه «تعادل اکولوژیک»((Ecology Balance طبیعت را بر هم زده و علاوه بر تخریب محیط زیست، آلودگی آن را نیز موجب شود. رفتار او در این دوره به گونهای بود که فکر میکرد مالک زمین است، نه ساکن آن؛ لذا پیشرفت خود را، پیروزی به حساب آورد، حتی اگر این پیروزی، تخریبِ بخشهایی از محیط زیست و طبیعت را در پی داشته باشد. روند این تخریب و آلودگی زیست محیطی برای طبیعت غیر قابل تحمل، غیر قابل جبران و غیرقابل بازسازی بود؛ انواع آلودگیهای آب، خاک، هوا، صوتی، شیمیایی، هستهای، دریایی و … آثار زیانباری را برای انسان و محیط زیست داشت، به طوری که طی سالهای اخیر به صورت بحرانی بزرگ در آمد و زنگ خطر را برای بشر به صدا در آورد. مروری بر حوادث یک قرن اخیر، عمق این فاجعه را بیشتر نمایان میکند. اگر چه دسترسی انسانها به تکنولوژی پیشرفته، زندگی را آسان کرده، اما استفادهی نابجا و بیرویه از آن، عوارض مرگباری را نیز در پی داشته است. کشف بسیاری از عناصر جدید برای مبارزه با بیماریها و عوارض ناشناخته شده است؛ برای مثال اثر بعضی از «آفتکشها»( Pesticide)
همچون «د.د.ت». و «آدرنالین» تا 15 سال در محیط پایدار میماند. که همین امر باعث میشود به تدریج این عناصر وارد چرخهی غذایی انسان شوند.در این دوره، کشف و استخراج بیرویهی منابع طبیعی، همچون انرژیهای فسیلی، علاوه بر این که حقوق نسلهای آینده را به مخاطره انداخت، باعث آلودگی فراوان آب، خاک،هوا ودریا شد؛ آلودگیهایی همچون: ورود گاز کربنیک یا دیاکسید کربن (Carbon Dioxide) (CO2) و منواکسید کربن (Carbon Monoxide) (CO) در اثر ورود سوختهای فسیلی به محیط زیست،ریزش بیش از پیش فضولات کارخانهها وسموم مختلف در دریاها و رودخانهها ، غرق نفتکشهای غولپیکر و وارد شدن مواد نفتی و آلایندههای دیگر به دریا ، سوانح و رخدادهای هستهای ، جنگهای اتمی ، سوانح شیمیایی و استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگها ،
استفاده از محیط زیست به عنوان ابزار جنگی ، «گرم شدن کرهی زمین»( (Global Warning .
«تخریب لایهی اُزن» Depletion of) Ozone Layer) ، پدیدهی «ال نینو»(El Nino) ، «تغییرات آب و هوایی»( (Climate Changes ، «بارانهای اسیدی»( (Acid Rain ، انفجار جمعیت( Population Explosion) ، نابودی جنگلها و گونههای نادر گیاهی و جانوری … همه وهمه به یک «فاجعهی زیست محیطی» (Environmental Disaster) بدل شد که آیندهی تنها کرهی مسکونی را در هالهای از ابهام فرو برده است. دورهی سوم، عصر آگاهی تعامل و همزیستی با طبیعت و محیط زیست است. گسترش آلودگیهای زیست محیطی موجب شد که در برخی از کشورهای پیشرفته و صنعتی و سپس در سطح جهان اقداماتی برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست صورت گیرد .
بر این اساس دهههای 1960 و 1970 را باید دورهی بیداری و آگاهی در زمینهی محیط زیست دانست. در این دوره بشر به علایم تهدید کنندهی حیات پی برد و دریافت که برای نابودی حیات و زندگی در کرهی زمین، دیگر احتیاجی به برخوردهای نظامی و به کارگیری سلاحهای مخرب غیر متعارف که آثار تخریبی گسترده دارند، نیست. بلکه اگر شیوهی زندگی و روشهای تولید و مصرف را تغییر ندهد، به همان اندازه یا بیشتر، نابودی را به دنبال خواهد داشت. به همین جهت علاوه بر اقداماتی که دولتها به تنهایی در جلوگیری از گسترش بحران انجام دادند، به همکاریهای گستردهی بینالمللی نیز روی آوردند. همین طور جنبشهای مردمی و«سازمانهای غیر دولتی» .(Non-Governmantal Organization) (NGOs) نیز در کشورهای غربی فعال شدند و زنگ خطر نابودی محیط زیست را در دنیا به صدا در آوردند. توجه به محیط زیست در این دوران به حدی رسید که فقط در سال 1972 حدود 300 کتاب در مورد محیط زیست در آمریکا نوشته شد.
0 دیدگاه