وگوشه زرین و کتیبه، ولی مستعمل وتعمیر شده و قسمتی از حاشیه وکتیبه از میان رفتهاست» (گلچین معانی، 1347: 169).
3-2- نسخ غیرقرآنی دوره تیموری
همانطور که در فصل قبل اشاره شد یکی از کاربردهای مهم تذهیب نزد مسلمانان کتابت و صفحهآرایی قرآن بوده و هست اما اهمیت تذهیب تنها به صفحهآرایی قرآن محدود نشده و کتابهایی که نزد مسلمانان جایگاه برجسته ای دارند نیز تسری پیدا کرده است برخی از این کتابها که بعد از قرآن مورد توجه قرار گرفته است، دیوان شعرای نامداری همچون فردوسی حکیم، حافظ، سعدی، نظامی و… است. در این بخش از پژوهش برخی از نسخ ادبی دوره تیموری را که دسترسی به آنها فراهم بود را گردآوری کرده و بر اساس تاریخ کتابت این نسخ، به ترتیب آنها را معرفی کردهایم.
3-2-1- دیوان خواجویکرمانی (799 ه. ق)
«از سوانح زندگی کمتر سرایندهای به اندازۀ زندگی ابوالعطاکمالالدّین محمود بن علی بن محمود خواجوی کرمانی (689 – 753 ق) آگاهی داریم و این دانستهها ماحصل اشاراتی است که خود او در خلال آثارش درج کردهاست. همینطور کمتر سرایندهای را همچون او سراغ داریم که نسخههایی نفیس از آثار وی بر جای مانده و به ویژه دستنویسی از روزگار خود سراینده در دست باشد. یکی از نفیسترین این نسخهها دستنویسی است از کلیات اشعار خواجو که به شمارۀ 5890 در کتابخانه و موزۀ ملی ملک نگهداری میشود. این نسخه به سال 750 ق بر دست محمد بن عمران الکرمانی کتابت شدهاست و تا جایی که میدانیم، تنها دستنویس شناخته شدهاز روزگار سرایندهاست که سه سال پیش از درگذشت او کتابت شدهاست. اهمیت این دستنویس آنگاه نمایانتر میشود که میبینیم کتابت برخی از بخشهای دیوان، با پایان سرایش آنها فاصلۀ چندانی ندارد. برای نمونه سرایش منظومۀ گوهرنامه در سال 746 ق به پایان رسیده و با تاریخ کتابت نسخۀ مورد گفتگو فقط چهار سال فاصله دارد. ضمناً بیشتر سرودههای خواجو در این نسخه درج شده و از نسخههای نسبتاً کامل دیوان اشعار اوست. از دیدگاه درستی کتابت هم از مهمترین نسخههای آثار خواجو به شمار میآید. جز اینها، نسخهاز دیدگاه سالم ماندن و نیز پردازش هنرمندانهای کهاز دیدگاه نسخهپردازی دارد، یکی از نسخههای نفیس فارسی به شمار میآید» (مدبری، 1392).
3-2-2- دیوان اسکندرسلطان (813 ه. ق)
«یکی ازآداب وسنن نقاشی وخطاطی پایان سده هشتم/ چهاردهم، تذهیب نسخ خطی با طرحهای طبیعت گرایانه همراه با ظرافت ودقت نظر خارق العاده در جزئیات بود. یکی از نمونههای استثنایی این نوع تدهیب در صفحات گلچین فارسی جلوه یافت که محمدحلوایی جلالیاسکندری و ناصرکاتب آن را در سال 814- 813/1411- 1410 در فارس برای سلطان اسکندر بن عمرشیخ نوشتند و در آن نقشمایههای آرایش مختلف از قبیل ترنجیها با گروهی از حیوانات نقاشیچینی، در حواشی همه صفحات با طلا نقش بسته بود» (شراتو، 1384: 54) (تصویر3-29)
3-2-3- همام تبریزی، کلیات و دهنامه (816 ه. ق)
این مجلد نخست، در ورق2 پشت تا ورق4 پشت، حاوی دیباچهای به نثر درباره آثار همام است که پس از درگذشت او به درخواست رشیدالدین وزیر نوشته شد. اشعار خواجه همامالدین علائی تبریزی در ورق 5 تا ورق127 پشت نوشته شدهاند. نگارش دیوان همام در سوم صفر 816 ق، به پایان رسید. کاتب در ورق 127 پشت، نام خود را جعفربن علیتبریزی و در ورق 161 جعفرالتبریزی الحافظ امضا کردهاست. این دیوان دارای دو صفحه مزدوج آغازین تمام مذهب بسیار عالی میباشد. افزون بر این صفحه مزدوج، آرایه مذهب نسخه حاوی شمسهای در ورق1 است که در آن کلمه دیوان دیده میشود؛ شمسه دیگری در ورق5، مثلثهای تزیینی در ورقهای 4پشت و 127پشت؛ سرلوحهای زینتی در ورقهای 2پشت، 5پشت، 99پشت، 115پشت و 128 پشت که در آنها نقشهای اسلیمی و تاجهای گل با رنگهای زنده بر روی زمینه آبی رنگ جلوه میکند. کتیبه داخل مربع مرکزی شمسه ورق 5 حاوی عبارت اهدائیه به شخصی با نام سیدی بنی میری جان است که پیش از آن عبارت دعائیه “الواثق بالمنان” نوشته شدهاست. این نسخه دارای 163 برگ، به خط نستعلیق و 17 سطر دو ستونی در صفحه میباشد. (ریشار، 1383) (تصویر3-30).
3-2-4- سه دیوان (820 ه. ق)
این نسخه، مجموعهای از اشعار امیرخسرو دهلوی، امیرحسن دهلوی و ناصربخاری میباشد، به همین دلیل به سه دیوان شهرت یافتهاست. این نسخه شامل 207 برگ در ایعاد 190×125 میلیمتر، به خط نسخی متمایل به نستعلیق، 15 سطر در صفحه دو ستونی با یک ستون مورب و 36 سطر در حاشیه. جلد این نسخه، شرقی با تیماج سرخ، مهرخورده، با یک بیضی چندوجهی و گل و بوتههایی که یقه و روکش آن از میان رفتهاند. صفحه مزدوج ابتدایی ورقهای 1پشت و2، حاوی دو بیضی تزیینی و چهار مستطیل است که در آنها فهرست کتاب نوشته شدهاست. دو مجموعه نخست اشعار این مجلد، که شعرهایی از امیر خسرو و حسن دهلوی هستند، در ورق 2پشت با سرلوحهای بسیار ظریف صفحه عنوان آغاز میشوند (تصویر3-31) (همان).
3-2-5- ظفرنامه تیموری (828 ه. ق)
«این کتاب تاریخی، تألیف شرفالدینعلییزدی از مورخان و ادیبان نیمه دوم سدهی هشتم و نیمهاول سده نهم ه. ق است که تألیف آن به دستور ابراهیمسلطان در شیراز آغاز و مدت چهارسال به طول انجامید وبه سال828 ه. ق پایان گرفت. این کتاب تاریخ زندگی تیمور، از آغاز تا زمان مرگ اوست که بیشتر توسط شاهی و به نام «ظفرنامه»، با انشایی روان وبراساس یادداشتهای روزانه وقایع نگاران عصر تیمور، به زبان ایغوری تدوین شده بود. شرف الدین با افزودن آگاهیهای تازه، به ویژه اطلاعات مربوط به وقایع سالهای پس از 806 ه. ق کتاب خود را با نثری شیوا و همراه با اشعاری که بیشتر سروده خود اوست، تالیف کرد. این نسخهاز ظفرنامه تیموری به قطع رحلیکوچک 23×37 سانتیمتر، شامل 750 صفحه ودر هر صفحه 19سطر، (به قلم نستعلیق وکتابت عالی) به خط سلطان محمد نور، برکاغذ دولتآبادی، به سال 935 ه. ق کتابت شدهاست. چهارصفحهی پیش از آغاز متن با تشعیر زرین ونقش سیمرغ، ودو صفحه آغاز کتاب با دو سر لوح مذهب مرصع، کار میرعضد مذهب تزیین شدهاست. این نسخه با 24 نگاره بزم ورزم وصحنه هایی از مراسم درباری آراسته شدهاست» (تصویر3-32) (شاهکارهای نگارگری، 1390: 85).
3-2-6- جامعالتواریخ حافظ ابرو (830 ه. ق)
«زبدهالتواریخ، تألیف”شهاب الدین عبدالله بن لطف الله بهدادینی خوافی”، مشهور به حافظ ابرو از مورخان و جغرافی دانان عصرتیموری گورکانی است. او کتاب زبدهالتواریخ بایسنقری یا تاریخ حافظ ابرو را در سال 830 هجری قمری به نام بایسنقر تیموری تألیف کرد. این کتاب به جهت ضبط و ثبت دقیق وقایع از شهرت بسیاری برخوردار است. مؤلف در این اثر وقایع عالم را ازخلقت تا سال 829 هجری قمری نگاشته است» (حافظ ابرو، 1372).
3-2-7-کلیله و دمنه (833 ه. ق)
«این نسخه، یکی از مشهورترین کتب جهان ویکی از شاهکارهای ادب پارسی است. مأخذ اصلی کلیله و دمنه، کتابی به زبان سنسکریت به نام “پنجاتنترا” به معنی پنج فصل است. ابن مقفع این کتاب را از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد و نصرالله منشی این کتاب را در زمان بهرام شاه غزنوی به نثرفارسی برگرداند. این نسخه به خط نستعلیق وبا رقم احتمالی میرعلیهروی به قطع وزیری کتابت شده و دارای 35 نگاره بدون امضا است. نوع کاغذ آن ترمه رنگ شده و جلد آن مقوایی تیماج قرمز با نقش ترنج، طلاکوب شده است. نگارههای این نسخه از شاهکارهای نگارگری دوره تیموری میباشد. شباهت نقاشیهای این نسخه به نسخه مشابهی مربوط به کارگاه بایسنقر به تاریخ833 ه. ق که در توپقاپوسرای استانبول نگهداری میشود، این احتمال را به وجودآورده که در همان دوران و احتمالاً با همکاری برخی از نقاشان کارگاه شاهرخ ساخته شده باشند» (تصویر3-33) (شاهکارهای نگارگری، 1390).
3-2-8- شاهنامه بایسنغری (833 ه. ق)
شاهنامه بایسنقری در میان شاهنامههای مصور و آراسته موجود در کتابخانه و موزههای جهان، یکی از نامورترین و شناخته شدهترین آنهاست. «چند ویژگی این کتاب را از نسخههای مشهوری چون «شاهنامه دموت» و «شاهنامه شاه طهماسبی» که قبل و بعد از آن پدید آمدهاند، برتری میبخشد. نخستین و برترین امتیاز این نسخه آن است که برخلاف دو نسخه یادشده، قربانی آزمندی به دست آورندگان آنها نشدهاست تا شیرازهی آن را از هم بگسلند و برگهای آن را در گوشه و کنار جهان بپراکنند. بنابراین، اگر از چند افتادگی در متون آن درگذریم، «شاهنامه بایسنقری» نسخهای کامل و دست نخورده در میان شاهنامههای مشهور به شمار میآید و دوم اینکه این نسخه از دیدگاه زیبایی و آراستگی نیز در نوع خود کم مانند است» (سمسار، 1379: 69).
نگارگری، تذهیب، تجلید و دیگر آرایههای تزئینی به کار رفته درکتاب، با استادی تمام انجام شدهاست اما به سبب همزمانی کتابت این نسخه با آغاز تکامل خط نستعلیق، ضعف در نگاشتن خطنسخ در این شاهنامه به چشم میخورد، اما با تمام این اوصاف این شاهنامه همه امتیازات لازم یک نسخه خطی را در خود دارد. امتیازدیگر این شاهنامه، «وجود مقدمهای است که برای نخستین بار بر این شاهنامه افزودهاند. ظاهرا به دستور بایسنقر میرزا که باید او را هنر دوستترین شاهزادهی تیموری به شمارآورد، دستنویسهای متعددی از شاهنامه گردآوری شد و مقدمهای مفصل، با تلفیق مقدمههای پیشین این شاهنامه و نسخههای دیگر همزمان آن، نوشته شد» (همان: 69).
«شاهنامه بایسنقری به قطعرحلی، 26×38 سانتیمتر، شامل700 صفحه، هر صفحه 31 سطر، هر سطر سه بیت و به قلم نستعلیق جعفر تبریزی (بایسنقری) است. مطابق اطلاعات خاتمهالکتاب، جعفرتبریزی، این نسخه در سال 833 ه. ق تکمیل و تذهیب شدهاست. این شاهنامه با یک شمسه مذهب عالی، حاوی کتیبهای با قلم رقاع بر زمینه زرین، شامل نام و القاب بایسنقرمیرزا، آغاز میشود (تصویر3-35). صفحههای دوم و سوم نسخه شامل تصویر شکارگاه است بر دو صفحه مذهب ونقش دو ترنج، نام و القاب آن شاهزاده دیده میشود» (تصویر3-34) (شاهکارهای نگارگری، 1390: 39).
«دو صفحه حاوی مقدمه منثور و نیز دو صفحه آغاز متن شاهنامه با حاشیههای مذهب مرصع آراسته و بینالسطور آنها طلااندازی شدهاست. نسخه را جمعاً با22 تصویر آبرنگ (بدون رقم نگارگر) آراستهاند. جلد این نسخه چرمی ضربی طلاپوش با دو حاشیه روغنی در بیرون و سوخت معرق طلایی بر زمینه لاجوردی در اندرون است» (سمسار، 1379: 163).
3-2-9- شاهنامه ابراهیمسلطان (833 ه. ق)
این شاهنامه به دستور خود ابراهیم سلطان کتابآرایی شد، گرچه از نظر نفاست به پای شاهنامه بایسنقرمیرزا در هرات نمیرسد ولی درحد خود میزان بالندگی مکتب نگارگری شیراز را به نمایش میگذارد. «شاهنامه ابراهیم سلطان که امروزه در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری میشود در بردارنده شمسه اهدائیه (تقدیم) به ابراهیم سلطان؛ یک مدحیه و 47نگاره است» (آژند، 1388: 92).
«شاهنامه ابراهیمسلطان دارای 486 برگ (936 صفحه) در اندازههای 8/28 × 8/19 سانتیمتر میباشد. هرصفحه دارای 31 خط و در 4ستون نوشته شدهاست. با درنظر گرفتن فضاهای مخصوص نوشتن سرلوحها و همچنین نقاشیها نویسندگان چنین میپندارند که این شاهنامه دارای 50000 بیت است. این شاهکار هنری دارای 176 مینیاتور است که به غیراز چندمورد، بقیه موضوعها در شاهنامههای دستنویس پیشین نقاشی شدهاند. جدا از نقاشیها هنر تذهیب به بهترین و زیباترین نوع خود دراین شاهنامه بهکار گرفتهشدهاست، و برای اولین بار هنرمند تذهیبکار بهنام ناصرالسلطانی امضاء خود را در یکی از تذهیبها