مالکیت مسکن از نظر همه ملت ها نشانه موفقیت اجتماعی و امنیت به شمار می رود و تمایلی فراگیر است. از آنجایی که مسکن زندگی روزمره و خانوادگی ،سلامت جسمی و روحی ،حسن اخلاق و طول عمر را تحت تاثیر قرار میدهد.عامل عمده نابرابری و نیز همبستگی اجتماعی به شمار می رود .مالکیت مسکن نشانه آشکار ارتقای سطح زندگی است
اهمیت مسکن در زندگی انسان
مسکن یا سرپناه یکی از نیازهای اساسی انسان را تشکیل میدهد. در بین نیازهای انسان ،دسترسی به مسکن مشکل تر و محدودتر است.
بحث در این است که نیاز سکونتی یا سرپناه اولیه چیست؟ کم وکیف آن چگونه است شیوه ها و روش های دست یابی و تامین آن کدامند؟
چه افراد و گروه هایی در چه شرایطی تقدم برخورداری از آن را دارند؟راه حل ها و زمینه های فراهم کردن مسکن از سوی دولت با در نظر گرفتن هدف های توسعه اقتصادی و اجتماعی چگونه است؟
همواره در بین محققان ،برنامه ریزان و تصمیم گیران بر سر تامین نیازهای سکونتی و حقوقی و اجتماعی افراد جامعه در پاسخ به سوال های مذکور در فوق ،بحث های مستمری برانگیخته شده است . مقوله مسکن گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد و نمی توان تعریف واحدی ارائه کرد مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب میآید،در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فرد مانند خوراک ،استراحت ،حفاظت در برابر شرایط جوی تامین می شود
مسکن فضایی است محصور،ثابت ومستقل از زمین ها و ساختمان های مجاورخود که تمام یا قسمتی از سطح آن مسقف بوده و برای سکونت ساخته شده و دارای هیچ گونه فضای خاص فعالیت اقتصادی نیست و به عنوان محل سکونت مورد مطالعه قرار گرفته است
مسکن نیازی است که در محیط های مختلف جغرافیایی و متناسب با نیازها و استعدادها از یک طرف و محدودیت های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی از طرف دیگر شکل خاص یافته است .مسکن ماوایی است که ماهیت بودن را برای انسان مشخص می سازد و بهبود کیفیت زندگی از هدف های اساسی در تمام برنامه ریزی ها میباشد.تامین مسکن متناسب با شرایط زندگی از مهم ترین اهداف انسان ها میباشند.
مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستی خانواده نقش اساسی دارد و این عامل از جنبه اجتماعی بسیار قوی برخوردار است زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی ازوجود مسایل اجتماعی و بی ثباتی به شمار می رودوفرصت های شغلی ،دوری و نزدیکی مسکن به محل کار ،هزینه های رفت وآمداز عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر امر مسکن هستند به مثابه نوعی سرمایه گذاری دارای مفهوم اقتصادی و به عنوان شکلی از پس اندازنیز منافع ویژه برای برای ساکنان در بر دارد ارزش آن به عنوان یک کالای مطلوب مفید قابل توجه است . برنامه های مسکن را می توان به صورتی تدوین کرد که منافع حاصل از آن به شکل پس انداز شخصی به حداکثر برسد
نقش مسکن درفرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و اهمیت آن
مسکن در توسعه اقتصادی و اجتماعی بویژه از نظر نقش آن در ایجاد اشتغال ،جذب مازاد ظرفیت تولید ، افزایش ارزش افزوده و تقویت بنیه اقتصادی اهمیت خاصی دارد
.نگاه سیستمی به کالبد و مسکن روستاها به طور کلی اجزاء تشکیل دهنده سکونتگاه و مسکن را شناسایی و ارتباط آن ها را با یکدیگر را کشف نماید در شکل گیری توسعه روستایی و کالبدی و مسکن مناسب اثرات تعیین کننده ای به جای میگذارد
– مسکن مناسب عرصه ی لازم را برای توسعه منظم و هماهنگ جامعه فراهم می آورد؛
– مسکن مناسب قابلیت تولید فردی را که لازمه رشداقتصادی است بالا میبرد؛
– فعال بودن بخش مسکن به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد اشتغال میکند،زیرا صنعت ساختمان ۵۰ تا ۵۵ درصد محصولات بخشهای صنعتی را مورد استفاده قرارمی دهد
– . طبق پژوهش به عمل آمده از سوی سازمان ملل ایجاد هر شغل جدید در بخش ساختمان و مسکن ،منجر به ایجاد سه شغل جدید در سایر بخشهای اقتصادی می شود
– تقویت بخش مسکن به توسعه صنعت ساختمان که برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ضروری است کمک می کندو با به تحرک درآوردن صنایع ساختمانی عده زیادی از مهاجران و بیکاران بدون مهارت را می توان در آن به کار گمارد
– صنعت ساختمان با شتاب زیادی در بقیه اقتصاد اثر دارد زیرا در مراحل اولیه توسعه ،افزایش فعالیت های ساختمانی بر آهنگ رشد اقتصادی افزوده و در مراحل بعدی خود تحت تاثیر رشد اقتصادی گسترش مییابد؛
– مسکن میتواند باعث توزیع متناسب جمعیت با توجه به سیاست های ملی و منطقه ای شود؛
– مسکن کانون و محرکی برای پس انداز شخصی به وجود می آورد.مقادیر زیادی از این پس اندازها بیهوده برای مساکن نامناسب مصرف می شود که فقط از طریق برنامه ریزی موثر میتواند افزایش یافته و به مصارف بهتر و بادوامتر برسد؛
– مسکن بر تحقق عدالت اجتماعی به علت ایجاد اشتغال و رفع بیکاری موثر است؛
– سرمایه گذاری در امر مسکن باعث کاهش نقدینگی و کنترل تورم می شود؛
بخش مسکن به دلیل نداشتن خصوصیات زیر میتواند به جذب نقدینگی وخروج اقتصاد از شرایط رکود و تورم کمک نماید:
عدم وابستگی به ارز؛
داشتن سهم قابل توجه در تولید ناخالص ملی و ثروت ملی ؛
تخصیص حدود ۳۰% از هزینه خانوار به این بخش ؛
ایجاد تحرک در بیش از ۳۰۰ رشته ی صنعتی که مستقیم یا غیر مستقیم به صنعت ساختمان وابسته اند؛
افزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمان باعث ارزش افزوده در کل بخشهای اقتصادی می شود به طوری که یک درصدافزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمانی ،موجبات رشد۲۶/۱ درصدی از کل ارزش افزوده سایر بخشها را فراهم میسازد