به طور کلی مشاوره گروهی فرصتی فراهم می آورد که :
1- فرد درباره ی مسائل ومشکلاتش صحبت کند؛
2- احساساتش را درگروه بروز دهد وباز خورد دریافت کند؛
3- به تعیین طرز تلقی وگرایش دیگران نسبت به خود موفق گردد.
بنابراین ، فرد از طریق مشارکت در گروه می تواند مهارت های اجتماعی خود را تقویت کند و روابط بهتری با دیگران داشته باشد ( رئوفی ، 1376، به نقل از خدایی، 1385) .
مشاوره گروهی ، شرکت کنندگان را قادر می سازد با دیگر اعضای گروه ، شبکه ای اجتماعی تشکیل دهند که بتوانند به منزله ی مبنایی برای تغییر محیط عمل کنند. درمان جویان گروهی می توانند از تعامل متقابل گروهی برای افزایش درک و پذیرش ارزش ها و هدف ها استفاده کنند و رفتارها و نگرش های معینی را یاد بگیرند یا کنار بگذارند (خدایی،1385).
انتخاب اعضای گروه
گرچه مشاوره ی گروهی متمرکز برنیاز اعضای آن است ، اما اهمیت عضویت گروهی را در موفقیت وسازگاری فرد با گروه نمی توان دست کم گرفت . رمز موفقیت گروه در انتخاب اعضای آن است. ملاک های انتخاب اعضای گروه ازاین قرار است :
1 علاقه ی مشترک ؛
2- داوطلب بودن یا مراجعه ی شخصی؛
3- اشتیاق به شرکت درفرآیند گروه ؛
4- قابلیت شرکت درفرآیند گروه.
یکی از ملاک های متداول برای انتخاب اعضای گروه، علاقه ی مشترک اعضای بالقوه ی آن به یک مشکل ، ناراحتی، یا موضوع مشابه است.
بسیاری از نویسندگان از جمله واگنر[1]( 1976)؛ اولسن[2] (1977) ؛ و بلکر ، جانسون [3]و بتیس (1982) معتقدند که بهترین عضو گروه ، عضوی است که خودش به دنبال گروه آمده باشد. شرکت در مشاوره ی گروهی باید با انتخاب خود اعضا باشد. حق انتخاب، حقوق مراجع را تضمین می کند. اگرشرکت در مشاوره ی گروهی ، انتخاب خود مراجع باشد ، انگیزه های او را برای مشاوره افزایش می دهد.
ممکن است اعضای بالقوه ی گروه دربعضی موارد فوق توان یا میل به ارتباط با دیگران یا رابطه برقرار کردن وکمک به آن ها باشند. با توجه به خلق وخوی اشخاص ، مشخص است که همگان عضو مناسب گروه نمی توانند باشند. به طور خلاصه ، اگر قرار است کسی از تجارب گروهی بهره مند شده و در آن فعال باشد ، باید ازتوانایی و قابلیت های خاصی برخوردار باشد (گیبسون ومیتل[4] 1990، ترجمه ی ثنایی ، 1373) .
مراحل مشاوره گروهی
مشاوره گروهی ، از دیدگاه اجرا دارای مراحلی است وتا مرحله ای طی نشود ، نیل به مرحله ی بعدی امکان پذیر نخواهد بود. آگاهی از این مراحل وشناخت آن ها به مشاور گروه امکان می- دهد که در تأمین هدف های هر مرحله کوشش به عمل آورد واعضا را سریع تر و مفیدتر به سوی مراحل بعدی سوق دهد. به نظر ماهلر (1969 ، نقل ازشفیع آبادی، 1381) مراحل مشاوره گروهی را می توان به شرح زیر برشمرد :
1- مرحله شناسایی ومکاشفه : در این مرحله هریک از اعضا درصددند تا یکدیگر را بشناسند ودریابند که آیا می توانند به یکدیگر اعتماد کنند یا نه . مشاور نقش فعال وحساسی را برعهده دارد وبه بازگو کردن قوانین گروه وحصول توافق بین اعضا اقدام می کند. در این مرحله ، هم چنین اعضا به هم معرفی می گردند وهدف های تشکیل گروه از دیدگاه کلیه اعضا مشخص می شود. مباحث گروه معمولاً سطحی است وبیشتر بر شناسایی اعضا متمرکز می باشد. عواملی نظیر نوع گروه ، خصوصیات اعضا وشیوه رهبری گروه ، در چگونگی طی مرحله مکاشفه موثرند.
2-مرحله انتقال : پس از طی مرحله مکاشفه با موفقیت وایجاد امنیت واعتماد ، هریک از اعضای گروه معمولاً بحث درباره ی مشکل خود را آغاز می کنند. ابراز مشکل با نوعی شک وتردید همراه می باشد. زیرا روابط اعضا آن طوری که باید و شاید ، هنوز عمیق نشده است. نقش مشاور دراین مرحله حساس است و باید اعضا را به گویایی و بحث درباره ی مشکل ، تشویق کند و افکار و احساسات آنان را منعکس سازد وجریان گروه را تداوم بخشد.
3-مرحله عمل وفعالیت یا سازندگی : پس از عمیق تر شدن روابط واعتماد به یکدیگر وطرح مسائل ومشکلات، تلاش و فعالیت برای حل آن ها آغاز می گردد. بدین معنی که اعضا به بحث می نشینند و فارغ از هرگونه عامل مزاحمی سعی می کنند مددکار یکدیگر باشند. باید سعی شود از کسانی که در مواجهه با مشکلاتشان حالتی مضطرب و نگران دارند حمایت به عمل آید.
4- مرحله پایان : سرانجام گروه به جایی می رسد که باید به طور موقت یا برای همیشه به کارش پایان داده شود. بهترین زمان برای خاتمه دادن به جلسات مشاوره گروهی ، هنگامی است که گروه به هدف های تعیین شده نائل آمده باشد. به هنگام پایان دادن به هر جلسه مشاوره گروهی ، باید خلاصه ای از محتوای بحث توسط خود مشاور ویا به کمک اعضا بیان گردد ومسیر فعالیت جلسه آینده گروه مشخص شود.
[1] – Wagner
[2] – Olsen
[3]-Blaker & Jahnson
[4] – Gibson & Mithell