فصل پنجم: استراتژی اسرائیل در خاورمیانه
5.1 نزدیکی اهداف آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه 96
5.2 پس از 11 سپتامبر 99
4.3 ایران خطری برای مواضع آمریکا و اسرائیل 100
5.4 اهداف اسرائیل در کردستان عراق 103
5.6 اسرائیل و کردهای شمال عراق پس از 11 سپتامبر 108
5.7 اقدامات اسرائیل برای تثبیت جایگاه در کردستان عراق 108
5.8 اهداف اقلیم کردستان عراق در گردش بسوی اسرائیل 113
5.9 اهداف اسرائیل در اتحاد یا همگرایی با اقلیم کردستان عراق. 115
فصل ششم: حضور آمریکا و اسرائیل در اقلیم کردستان و تأثیر بر امنیت جمهوری اسلامی ایران
نتیجه گیری 124
منابع 130
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
تمدن در هر ملت مجموعه ای از دست آوردهای مادی و معنوی است که ثمرۀ تلاش فکری و علمی، فردی و اجتماعی آن جامعه می باشد. در میان ملت ها فراز و نشیبهائی وجود دارد که برآیند کنش و واکنشهای داخلی و خارجی است. در سیر تاریخی ملت ها، پیروزی ها و شکست هایی را می توان دید که ناشی از عملکرد آن ملت ها، چگونگی تشخیص مسئولیت های تاریخی و وجود نیروهای بازدارنده می باشد.
در هر جامعه ای که جنبش و انقلابی روی داده است، افرادی از همان جامعه این وقایع را ثبت نموده اند تا در دسترس آیندگان همان جامعه و دیگر جوامع قرار گیرد و این واقعیت را دریابند که چه رخدادها و اتفاقاتی در گذشته روی داده، از آن درس بگیرند و بدانند که نیاکانشان در راه نیل به زندگی و افتخار آیندگان خود نموده اند. این وقایع در هر جامعه ای و در میان هر قومی روی داده است و مردمان کرد هم آنها را مطالعه نموده است. ولی ممکن است آگاهی لازم بر جنبشهای مردم خود نداشته باشد. احتمالاً این عدم آگاهی به دلیل نانوشته ماندن این وقایع بوده است که همچون داستانهای حماسی چند صباحی بر سر زبان مردم آن دوره باقی مانده و با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شده است.
در اوایل قرن بیستم کردستان جزء قلمرو عثمانی به شمار می رفت. کردها چه در زمان حکومت عثمانی ها و چه بعد از آن خواهان تشکیل حکومت کرد بودند ظلم و تبعیض که در حکومت عثمانی بر کردها و سایر ملت ها می رفت زمینه ی این امر را فراهم کرده بود. بعد از فروپاشی عثمانی کردستان با نقشهی انگلیسی ها به سه قسمت تقسیم شد که با این کار بذر نفاق و درگیری در منطقه کاشته شد. با تشکیل کشور عراق تحت سلطه ی بریتانیا، کردها سر به شورش برداشتند چرا که نه تنها مفاد قرارداد « سور » عملی نشد بلکه سرزمین آنها نیز ما بین ملت های همسایه تقسیم گردید. انگلستان سرکوب مردان و زنان کرد را قتل عام کودکان معلول معرفی و توجیه می کرد. مسئلهی کرد همواره از نقاط ضعف حاکمیتهای سیاسی عراق به شمار آمده و ذهن تمام رژیمهای حاکم بر آن کشور را به خود مشغول ساخته است. این مسئله زمینهساز دخالت کشورهای بیگانه و قدرت های فرا منطقه ای در این کشور بوده است. در نتیجه قدرت هایی که منافع و اهدافی را در منطقه دنبال می کنند بنا بر مقتضیات و شرایط حاکم برای دستیابی به مقاصد خود از وضعیت کردها سود جستهاند. در این پژوهش سعی بر آنست که ضمن مطالعه نقش آمریکا و اسرائیل در تحولات سیاسی و امنیتی کردستان عراق، در فصل جداگانهایی نیز تاثیرات حضور منطقهایی آن قدرتها را بر جمهوری اسلامی ایران نیز مورد مطالعه قرار گیرد
1.2 طرح مسأله
پژوهش حاضر در برگیرندۀ اوضاع سیاسی و فرهنگی کردها به خصوص کردهای عراق در دهههای 1990 تا 2010 میلادی میباشد، در پرتو چنین امری، اختلافهای قومی موجود و تلاش کردها در جهت تعیین سرنوشت سیاسی خود و نیز اهداف آمریکا و رژیم اسرائیل در این منطقه و تحولات آن توضیح داده میشود. اختلافات و درگیریهای میان بغداد و کردها به عنوان بحران های کردستان عراق در نظر گرفته شده که از ابتدای تشکیل دولت جدید عراق تا هماکنون که دوره فدرالیسم میباشد، ادامه دارد. این کشمکش کردها با اعراب و حکومت مرکزی در عراق پای دخالت بیگانگان را در منطقه باز کرد و باعث فراهم آوردن زمینه ای مناسب برای نفوذ بیشتر قدرت های فرامنطقه ای در امور داخلی عراق گردید. در این تحقیق سعی بر این است که به ریشه نزاع و کشمکش کردها با دولت مرکزی پرداخته شود و سپس نقش قدرت های دخالت گر آمریکا و اسرائیل و کارکرد آنها در این دو دهه (2010-1990) مورد بررسی واقع شود و همچنین اهداف این قدرت ها در حمایت یا عدم حمایت از طرفین مورد ارزیابی قرار گیرد.
1.3 انگیزه و اهمیت تحقیق
خاورمیانه منطقه ای ژئواکونومیکی مهمی به شمار می رود که از دیرباز مورد توجه قدرت های جهانی واقع شده است. این منطقه به خاطر منابع سرشار نفتی و گازی و همچنین موقعیت استراتژیکی و نیز از جهت آنکه مهد ادیان الهی میباشد بسیار حائز اهمیت است. قدرت های بزرگ برای تسلط بر این منطقه از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند چنان که می بینیم این منطقه از زمان ورود اولین استثمارگران غربی پرتغالی ها و . . . تا حال محل درگیری ها و اختلافات و نزاع های قومی و مذهبی قرار گرفته که این کشمکش ها در جهت برآورده کردن منافع قدرتهای بیگانه و در راستای تحقق اهداف آنان بوده و برای مردم و دولت های منطقه جز عقب ماندن از قافله ی پیشرفت جهانی و فلاکت و کشتار و از بین رفتن سرمایه های منطقه چیزی در بر نداشته و نخواهد داشت. قدرت های مداخله گر همیشه به دنبال منافع و اهداف خود در منطقه بوده و با توجه به ترکیب ناهمگون نژادی و قومی منطقه از هیچ کوششی برای تفرقه د
ر منطقه فروگذار نبودهاند.
خاورمیانه مکان و مأمن نژادها و قوم های متفاوتی است که در کنار هم گاهی در جنگ و گاه در صلح و آرامش به سربرده اند. کرد نیز یکی از اقوامی است که از دیرباز در این منطقه حضور داشته است. چنانچه گذشته و آینده ی آن با همسایگان پیوند خورده است و بالطبع مشکلات و مصایب این ملت بر همسایگان آن و بالعکس تأثیر گذار خواهد بود. ملت کرد در حیات تاریخی خود با مسائل و مشکلات فراوان روبرو بوده است. مطالعه و بررسی تاریخ تحولات کردستان (عراق) ما را قادر میسازد تا بیشتر به نقاط قوت و ضعف این تحولات بپردازیم و اکنون در قرن بیست و یک لازم است ملت کرد و ملت های همسایه با نگرش جدید بر گذشته بنگرند و از عملکرد گذشته درس بگیرند و مطمئن باشند که قدرت های خارجی جز برای تحقق مقاصد و اهداف خود چیز دیگری را دنبال نمیکنند و در این مورد از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
بنابراین بر ملت کرد و همسایگان آن در منطقه فرض است که از تاریخ گذشته عبرت گیرند تا اسباب تراژدی تاریخی دیگری در منطقه فراهم نگردد. یادآوری این نکته حائز اهمیت است که از حدود یک قرن پیش جنگی اعلام نشده با ملت کرد در جریان است که صدها هزار کشته و میلیاردها دلار خسارت مادی برای دو طرف به دنبال داشته است. گرچه به ظاهر حکومت ها در این جنگ نابرابر پیروز بودهاند اما واقعیت چنین نیست و هیچکدام از طرفین در این جنگ برنده نبوده بلکه برنده اصلی قدرتهای استعمارگر و امپریالیسی بوده اند که توانسته اند با ایجاد تفرقه و نا امنی بر معادن و منابع منطقه تسلط یافته و حتی آثار تمدن و هویت فرهنگی ملت ها به ویژه مردم کرد را مورد تهاجم قرار داده و به یغما ببرند و عداوت و کینهی بیاساس را میان همسایگان چند هزار ساله ی منطقه ی خاورمیانه به وجود آورند. تا هر وقت شرایط و اهداف و منافع آنها ( بیگانگان) اقتضاء نمود از این شرایط به نفع خود استفاده کرده و به مقاصد خود نائل آیند. بنابراین اگر ملت ها و حکومت های منطقه با آگاهی نسبت به اهداف بیگانگان در منطقه، بیداری و آگاهی را پیشه سازند و حقایق را کتمان نکنند؛ چنانچه به جای پاک نمودن صورت مسأله به حل منطقی و منصفانه ی آن بپردازند، صلح، امنیت و رفاه منطقه تضمین خواهد شد. مردمان منطقه با توجه به اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی با رعایت حقوق همدیگر خواهند توانست به جای جنگ و نزاع به سود استعمار و امپریالیست به صلحی پایدار و امنیت و رفاه دست یابند و با اتحادی پایدار با عقب ماندگی و جها لت در منطقه مبارزه کنند تا از قافله ی پیشرفت و تمدن جهانی عقب نمانند. امید است که مردم کرد و به خصوص کردستان عراق با درس از گذشته به جای حرکت در راستای تراژدی های انفال، زمینه فجایع حلبچه و کرکوک و . . . را فراهم نکند و با استفاده از مبانی قانونی به حق مشروع خود دست یابد باشد که صلح و آرامش بر منطقه مستولی شود. و سرمایه های منطقه در جهت پیشرفت و صلح و آرامش به کار گرفته شود.
پژوهش حاضر ضمن توصیف شرایط حضور قدرتها در منطقه، رویکردی هنجاری به بیداری کردها در قبال حضور و نفوذ آنان دارد.
1.4 سئوال اصلی
حضور مستقیم و غیر مستقیم آمریکا و اسرائیل در کردستان عراق از چه طریقی و با چه اهدافی در شکل دادن به تحولات کردستان عراق در دوره ی قبل و پس از سقوط صدام تاثیر داشته است؟
1.5 فرضیه ی تحقیق
آمریکا و اسرائیل از طریق سرمایه گذاری خارجی در حوزه های انرژی و ایجاد شبکه های رسانه ای و ماهواره ای، ایجاد دانشگاهها و آموزش نیروهای نظامی و انتظامی و حمایت سیاسی از حکومت خودمختار کردستان عراق به دنبال تحقق اهداف و منافع ملی خود در نزدیکی به مرزهای امنیتی ج.ا.ا و تشدید جو ناامنی و تفرقه در منطقه هستند.
1.6 تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی
کردستان عراق: عبارتست از تمام مناطق کردنشین (شیعه و سنی) بهم پیوسته واقع شده در مرزهای بین المللی کشور عراق که عمدتاً در برگیرنده شمال و شمال شرق این کشور است.(کرمی،1389: 5)
خاورمیانه: از جمله مناطقی است که به دلایلی که مهم ترین آنها موقعیت استراتژیکی و ژئواستراتژیک و منابع عظیم انرژی و بازار ثروتمند آن است مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در نیمه دوم قرن بیستم، مسائل و تحولات این منطقه بیش از تمام نقاط دنیا در رسانه ها و محافل سیاسی، بین المللی و اقتصادی مطرح شده است. به گونه ای که هر تحول و اتفاقی در این منطقه آثار و پی آمدهای زیادی در دیگر مناطق داشته است. اگر چه قرن ها قبل از آن نیز سلطه بر این منطقه به ویژه خلیج فارس در دستور کار تمامی قدرت های بزرگ بود، ولی کشف نفت و تبدیل آن به یک کالای استراتژیک و تعیین کننده در قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی وضعیت جدید را به وجود آورد (منصوری، 1385: 13).خاورمیانه به عنوان یک سیستم منطقه ای از نظام جهانی دارای سه بخش است: الف) بخش مرکزی: عبارت از کشورهای عربی که دارای بیشترین اشتراکات نژادی، قومی، زبانی و مذهبی هستند. ب)بخش حاشیه ای: کشورهای متفاوت از مرکز که در خاورمیانه عبارتند از: ایران، ترکیه و اسرائیل، ج) قدرت های نفوذی: که عبارتند از قدرت های فرامنطقه ای بین المللی همچون فرانسه، انگلیس، شوروی و آمریکا. دو بخش مرکز و پیرامون در خاورمیانه ثابت هستند، ولی قدرت های نفوذی در طول زمان تغییر کرده و با تضعیف موقعیت یک یا چند کشور، جای خود را به قدرت های دیگر داده اند. یکی از مهمترین این قدرتهای نفوذی، امریکا می باشد.(همان:73)
سیاست خارجی: منظور از سیاست خارجی مجموعه نگرش
و روشهایی اعمال شده در مناسبات خارجی، نگاه و رفتار یک کشور به خارج و نحوه برخورد جهان با آن کشور خاص است. عوامل تاثیر گذار بر شکلدهی به سیاست خارجی یک کشور بسیار متفاوت است، در این میان ویژگیهای ژئوپلیتیکی کشورها همواره به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی محسوب شدهاند. نکته قابل توجه اینجاست که ژئوپلیتیک درباره زمین و مرز و محدوده به معنای عام است و سیاست خارجی در مورد زمین، مرز و رفتار سیاسی است. لذا طبیعتاً همپوشانی بین این دو حوزه وسیع و گسترده وجود دارد. درکل، سیاست خارجی را نباید از زاویه محدود مناسبات اداری نگریست.(سجادپور،1384 :136) چنانچه کشوری نتواند به صورت مستقل یک طرح یا استراتژی از پیش طراحی شده ای در قبال سایر بازیگران خارجی جهت دستیابی به یک سلسله اهداف معین داشته باشد، نتیجهاش عدم استقلال و پیوستگی سیاست خارجی کشور اولیه به کشورهای دارای نفوذ و قدرت میباشد.
تهدید امنیت ملی: امنیت اصطلاحی است مشعر بر