حضرت چنین نقل شده است:
صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَهَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَر…
در قبیله خود نماز گذارید و در تشییع جنازه آنان (مخالفان) شرکت کنید و از بیمارانشان عیادت نمایید و حقوق آنان را ادا کنید زیرا هرگاه یکی از شما در دین خود پرهیزکار بود و در گفتار راستگویی و امانتداری را رعایت کرد و با مردم با خلق نیکو رفتار نمود، مردم میگویند: این جعفری است و این کلام، مرا خوش میآید و باعث سرور من میشود ( که بگویند) این ادب جعفر است. و اگر خلاف این رفتار کنند، ننگ آن بر من وارد میشود و مردم خواهند گفت: این ادب جعفر است…
در حدیث دیگری آن حضرت ضمن بیان بعضی از موارد تقیّهی مداراتی همچون نماز با آنان، عیادت بیمارانشان و شرکت در تشییع جنازه آنان میفرماید:
… وَ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَیْهِمْ فَجُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّهٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ شَر.
باعث زینت ما باشید نه آنکه موجب آبروریزی برای ما گردید. ما را نزد مردم محبوب گردانید نه آن که ما «بوسیله شما» مبغوض مردم شویم. پس هر مودّتی را به سوی ما روان سازید و هر بدی را از ما دفع گردانید.
ادای حقوق مسلمانان و همزیستی مسالمت آمیز
یکی دیگر از اهداف تقیّه مدارتی، ادای حقوق مسلمانان و همزیستی مسالمت آمیز در کنار هم میباشد. امام کاظم ☻ در رابطه با تقیّه در موقعیت مدارا با اهل خلاف به منظور جلب آنها و داشتن زندگی مسالمتآمیز در کنار هم، در جواب نامهی علی بن محمد که پرسیده بود آیا میتوانیم با هم تعامل دینی در عمل بر طبق فتاوای یکدیگر داشته باشیم نوشتند:
«یَجُوزُ لَکُمْ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِذَا کَانَ مَذْهَبُکُمْ فِیهِ التَّقِیَّهُ مِنْهُمْ وَ الْمُدَارَاهُ لَهُمْ »
یعنی آری اگر در جهت تقیّه بخواهید با آنان مدارا داشته باشید ان شاء الله چنین کاری برای شما رواست.
امام صادق ☻ نیز در حدیثی ضمن برشمردن بعضی از موارد تقیّه مداراتی علت آن را نیاز متقابل شیعیان و اکثریت اهل سنّت بیان میکند و میفرماید:
… إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکُمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَا یَسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیَاتَهُ وَ النَّاسُ لَا بُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ
… شما به مردم احتیاج دارید و از آنان در زندگی خود بینیاز نیستید و مردم به همدیگر نیاز دارند.
چنانکه ملاحظه میشود در این حدیث به خوبی مسئله همزیستی مسالمتآمیز بین همه مسلمانان و نیاز متقابل آنها به یکدیگر مطرح شده است. از موارد دیگری که میتوان در این مورد ذکر کرد درخواست امام باقر ☻ از اصحاب خود مبنی بر رعایت اصول همزیستی مسالمت آمیز با مخالفان، همچون بازگرداندان امانات و گمشدههای آنان، حفظ خونشان و محترم شمردن احکام ازدواج و ارث آنها میباشد.
و حضرت تا آنجا پیشرفته که به یکی از یاران خود سفارش میکند: هیچگاه نماز پشت سر آنان را ترک مکن
و در دستور العمل کلی خط مشی زیر را برای اصحاب خود هنگام برخورد با مخالفان پیریزی مینماید:
«خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّهِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّهِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَهُ صِبْیَانِیَّهً »
هرگاه حکومت بدست بچهها (کم عقلان) افتاد با مردم در آشکار معاشرت ( نیکو) داشته باشید و در نهان با آنها مخالفت کنید.
بنابراین اینکه بعضی از شیعیان تصور میکردند که چون در اقلیت هستند تنها موظف به رعایت حقوق متقابل بین خودشان میباشند و در مورد دیگر مسلمانان هیچ وظیفهای ندارند نادرست میباشد چنان که از امام سجّاد ☻ نقل شده است:
یَغْفِرُ اللَّهُ لِلْمُؤْمِنِ کُلَّ ذَنْبٍ وَ یُطَهِّرُهُ مِنْهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ مَا خَلَا ذَنْبَیْنِ تَرْکَ التَّقِیَّهِ وَ تَضْیِیعَ حُقُوقِ الْإِخْوَانِ
خداوند هرگناهی را برای مؤمن میبخشد و او را در دنیا و آخرت از آن گناه پاک میگرداند به غیر از دو گناه: ترک تقیّه و ضایع کردن حقوق برادران دینی.
امام صادق ☻ چنین میفرماید:«…عَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اشْهَدُوا الْجَنَائِزَ وَ عُودُوا الْمَرْضَى وَ احْضُرُوا مَعَ قَوْمِکُمْ مَسَاجِدَکُمْ وَ أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِکُمْ أَ مَا یَسْتَحْیِی الرَّجُلُ مِنْکُمْ أَنْ یَعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَا یَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ»
بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش( در راه دین ) شما در تشییع جنازه ها شرکت کنید، بیماران را عیادت نمایید و با قوم خود در مسجدهایشان حاضر شوید برای مردم چیزی را بپسندید که برای خود میپسندید آیا شما حیا نمیکنید که همسایهتان حق شما را رعایت کند و شما حق او را رعایت نکنید؟
تأمین امنیّت
واژهی امنیّت همانند بسیاری از واژههای سیاسی و اجتماعی تحولات زیادی را از سر گذرانده است به نحوی که نمیتوان تعریف خاصی از آن ارائه دارد، بلکه باید از عناصر اصلی آن سخن گفت.
عنصر اساسی در مفهوم امنیّت «فقدان تهدید یا به حداقل رساندن تهدیدهای اجتماعی » است و احساس آرامش در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ، ثمره امنیّت است.
از نظر اسلام امنیّت نخستین شرط یک اجتماع سالم است. و بقدری دارای اهمیّت است که در اسلام پاداشهای بزرگی برای حافظان امنیّت و نظم عمومی مشخص گردیده و برای افرادی که آن را به مخاطره بیافکنند مجازاتهای سختی پیشبینی شده است
تعریف امنیّت
امنیّت در مبنای عینی، یعنی، فقدان تهدید نسبت به ارزشهای کسب شده و در معنای ذهنی، یعنی فقدان هراس.. از اینکه ارزشهای مزبور مورد حمله قرار گیرد.
یکی دیگر از اهداف تقیّه مداراتی، تامین امنیّت در جامعه است، امنیّت برترین موهبت الهی برای فرد و جامعهی انسانی است و اسلام بر ضرورت تامین آن به عنوان یک معروف تأکید نموده است. از آنجا که همهی مسلمانان اعضای یک خانوادهی بزرگ هستند و در یک خانواده آنچه برای رشد و تداوم و ثبات آن مهم است، امن
یّت و صلح و صفای اعضای آن است، بنابراین هرچه این عوامل را تهدید میکند محکوم است.
امنیّت، اساسیترین نیاز بشر است و تأمین آن نخستین وظیفه حکومتهاست تعبیرات آیات و روایات نشان میدهد که آبرو و حیثیت افراد همچون مال و جان آنهاست. بلکه از بعضی از جهات مهمتر ست، اسلام میخواهد در جامعه اسلامی امنیّت کامل حکفرما باشد. نه تنها مردم در عمل به یکدیگر هجوم نکنند. بلکه از نظر زبان مردم، و از آن بالاتر از نظر اندیشه و فکر آنان نیز در امان باشند. و هرکس، احساس کند که دیگری در منطقه افکار خود تیرهای تهمت را به سوی او نشانهگیری نمیکند، و این امنیتی است که در بالاترین سطح که جز در یک جامعه مذهبی و مؤمن امکانپذیر نیست.
حضرت ابراهیم ☻ بعد از بنای کعبه، نخستین خواسته خود از خدا را مساله امنیّت برای مردم آن سرزمین قرار داد.
از این رو میبینیم اذیّت مؤمن (به هر شکلی) حرام است. بر این پایه ورود ناهنجار به مقدسات ملی و مذهبی هر قوم و طایفهای نیز بر دیگران حرام میشود و این بعد دیگر تقیّه است که نمود اخلاقی- اجتماعی دارد. بدیهی است رسیدن به اهداف عالیهی هر مکتب و دینی جز در پناه سپر امنیّت میسّر نیست و بدون داشتن امان از دشمن و نفوذ تخریبی وی، آن اهداف تحقق نخواهند یافت.
رعایت موازین اخلاقی در نگهداشتن خود از تعرّض به حریم مقدّسات دیگران تا آنجا در نظر قرآن مهم است که مسلمانان را از دشنام دادن به کفار و پاروی مقدسات آنان نهادن منع میکند و میفرماید: وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَیرْ عِلْمٍ کَذَالِکَ زَیَّنَّا لِکلُِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلىَ رَبهِّم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کاَنُواْ یَعْمَلُون
(به معبود) کسانى که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مىکردند، آگاه مىسازد (و پاداش و کیفر مىدهد)
مسلمانان در میان خود نیز وظیفه دارند نسبت به شخصیت یکدیگر احترام بگذارند و حرمت همدیگر را نگهدارند و کاری نکنند که موجب رنجش دیگری را فراهم سازند. انگشتگذاری قرآن بر مصادیقی مانند: مسخرهنکردن، منتنگذاشتن، غیبت نکردن و… نشان دهندهی آن است که شخص مسلمان باید نسبت تعرض به حریم اخلاقی و حریم شخصی یا اجتماعی دیگران پا روی نفس خود بگذارد و خود را از ورود به آن بازدارد. یعنی به خلاف خواستههای درونی یا آن چه میپندارد خوب است و وظیفه اوست عمل کند و این همان معنای تقیّه است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
روشن است که این آموزهها به منظور حفظ امنیّت روانی افراد جامعه و مصلحت کلی نظام اسلامی امت اسلام است و توجیه عقلی آن نیز بر کسی پوشیده نیست.
امام باقر در این باره میفرماید: « مَنْ أَطَابَ الْکَلَامَ مَعَ مُوَافِقِیهِ لِیُؤْنِسَهُمْ وَ بَسَطَ وَجْهَهُ لِمُخَالِفِیهِ لِیَأْمَنَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ وَ إِخْوَانِهِ فَقَدْ حَوَى مِنَ الْخَیْرَاتِ وَ الدَّرَجَاتِ الْعَالِیَهِ عِنْدَ اللَّهِ مَا لَا یُقَادِرُ قَدْرَهُ غَیْرُهُ »
کسی که با موافقانش به نیکویی سخن گوید تا با آنها انس گیرد و با مخالفانش با خوشرویی برخورد کند تا از خطر آنان برخود و برادرانش ایمن شود، نزد خداوند به چنان درجاتی دست مییابد که غیر از او هیچکس به اندازهگیری آن درجات قادر نیست.
این سخن امام ☻ به خوبی بیانگر نقش تقیّه در ایجاد امنیّت جامعه است.
یکی از تقیّههای ائمه ♣ که در این باب میتوان بیان کرد تقیّه امام حسن عسکری ☻ است دوره کوتاه امامت ایشان در اوضاع سخت سیاسی آن زمان به گونهای بود که خود و خانوادهاش کاملا زیر نظر حکومت بودند تا مبادا فرزندی از امام زنده بماند از آنجا امام ☻ به خوبی متوجه خطر بود تولد فرزندش را که در سال 255 قمری واقع شده بود حتی از بسیاری از شیعیان مخفی کرد.
امام ☻ طی نامه ای به یارانش میفرماید: (هنگام عبور من) کسی بر من سلام نکند و با دستش به من اشاره نکند زیرا شما در امنیّت نیستید ( و ممکن است با این کارها خود را به دردسر بیندازید همچنین آن حضرت ☻ خطاب به یکی از شیعیان خود میفرماید: … هرگاه شنیدی کسی به ما دشنام میدهد تو راهت را بگیر و برو ( و کاری به کار او نداشته باش) مبادا که جواب او را بدهی یا این که خود را بشناسانی زیرا ما در شهر بدی زندگی میکنیم.
و در پایان میفرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَتَعَرَّضُوا لِمَقْتِ اللَّهِ بِتَرْکِ التَّقِیَّهِ وَ التَّقْصِیرِ فِی حُقُوقِ إِخْوَانِکُمُ الْمُؤْمِنِین»
تقوای الهی پیشه کنید و خود را بواسطه ترک تقیّه و کوتاهی در ادای حقوق برادران مؤمنتان در معرض غضب خداوند قرار ندهید.
از آنجا که بنیادیترین نیاز بشر نیاز به امنیّت است که از وجوه امنیّت که در دین مورد تاکید قرار گرفته حفظ نفس و تأمین امنیّت جانی انسانهاست. یکی دیگر از وجوه امنیّت این است که افراد باید از امنیّت اعتقادی برخوردار باشند که باورهای درستی داشته باشند و باورهای دینی و شخصیّتهای مذهبی آنها بی حرمتی قرار نگیرند. امام سجاد ☻ میفرمایند: «وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِالصِّحَّهِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلَامَهِ فِی دِینِی وَ بَدَنِی»
ج- تقیّه کتمانی
یکی از اقسام تقیّه، آن است که در دوران حکومت باطل تا ظهور دولت حق، فینفسه مطلوب میباشد و این همان تقیّهای است که نقطهی مقابل اذاعه و اظهار و انتشار حق بوده و مترادف با کتمان و راز داری است. یعنی تقیّه کننده حق و واقع را کتمان میکند.
مقصود اصلی از این قسم تقیّه، حفظ مذهب حقّه اهل بیت ♣ در برابر قدرتهای باطل و حکومتهای جائر است، به این نحو که چنانچه پیروان اهل بیت ☻ ، به ظاهر در تحت سیطره و قدرت حکومت باطل و ضد شیعه قرار گیرند و طبعا این چنین حکومتی، قدرت و توان کشف خویش را با توطئهها و نیرنگهای مختلف، جهت از بین بردن مذهب حقّه امامیه صرف میکند و هر چه بیشتر سعی خود را در راه محو آثار این مذهب عزیز معطوف میدارد. در چنین شرایط حساس که حفظ کیان اسلام بستگی به کتمان و پنهان نمودن مذهب دارد. لازم است شیعیان چنین تقیّههایی را رعایت نمایند در قرآن شریف خداوند به این تقیّه در مورد مؤمن آل فرعون اشاره فرموده است. «وَ قَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ ءَالِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَه»
مرد مردم از آل فرعون که ایمانش را پنهان میکرد گفت…
امامان معصوم ♣ درباره تقیّه کتمانی تاکید فرآوان نموده و برای حفظ اساس مذهب و کیان اسلام واقعی، آن را مورد سفارش کامل قرار دادهاند. تا جایی که در مورد کسانی که این تقیّه را رعایت نکنند فرمودهاند که او دارای دین نخواهد بود.
امام صادق ☻ میفرماید:« وَ الْمُذِیعُ لِمَا أَرَادَ اللَّهُ سَتْرَهُ مَارِقٌ مِنَ الدِّینِ» کسی که فاش میکند آنچه را که خدا خواسته پوشیده ماند از دین خارج است.
معلی بن خنیس از امام صادق ☻ نقل کرده که فرمودند:
ای معلی، امر و مسلک ما را کتمان کن و آن را فاش و پخش نکن، همانا کسی که آئین و فرامین ما را پنهان سازد و آن را منتشر نکند خداوند در دنیا به او عزت میدهد و نوری در پیش روی او در آخرت قرار میدهد که او را به بهشت میرساند و اگر کسی مسلک ما را پنهان نسازد و آن را شیوع دهد، خداوند او را مورد مذلت و خواری قرار میدهد و در آخرت نور را از وجود او میگیرد و پیش روی او ظلمتی قرار میدهد که او را به جهنم میکشاند.
حدیث دیگری از امام صادق ☻ در این رابطه است که چنین میفرماید:
تحمل امرما تنها به تصدیق و پذیرفتن آن نیست از جمله تحمل امر ما پنهانداری و نگهداشتن آن از نااهل میباشد به شیعیان ما سلام برسان و به آنها بگو: خدا رحمت کند بندهای را که دوستی مردم (مخالفین ما) را به سوی خود جلب کند آنچه را میفهمند به آنها بگویید و آنچه را نمیپذیرند از آنها بپوشید. سپس فرمود: به خدا قسم کسی که به جنگ ما برخاسته زحمتش برای ما از کسی که چیزی را که نمیخواهیم از ق
ول ما میگوید، بیشتر نیست چون دانستید کسی (امر امامت و احادیث مخصوص ما را) فاش میکند نزد او بروید و او را از آن بازدارید اگر پذیرفت چه بهتر و گرنه کسی را که بالاتر از اوست و از او حرف شنوی دارد بر او تحمیل کنید (تا منعش کند و بازش دارد)
همانا شما در برآوردن حاجت خویش هرگونه چارهجویی و لطافت را به کار میبندید. پس با حاجت من نیز همان گونه رفتار نمایید (یعنی با لطافت او را از فاش کردن اسرار ما بازدارید) اگر از شما پذیرفت چه بهتر و گر نه سخنش را زیر پای خود دفن کنید( نشنیده بگیرید) و نگویید او چنین و چنان میگوید زیرا با نقلتان مردم را بر من و خودتان میشورانید به خدا قسم اگر شما آنچه را من میگویم بگویید اعتراف میکنم که شما اصحاب منید…
امام باقر ☻ در روایتی به یاران خود چنین میفرماید:
عقیده خود را نسبت به جبت و طاغوت و رجعت ابراز نکنید اگر گفتید شما که در گذشته چنین عقیدهای داشتید به آنان بگویید امروز دیگر چنین حرفی را نداریم و با این سخن دل مخالفان را بدست آورید تا
0 دیدگاه