.estp-changedby-essin a{color:1E3FDB# !important}
هیچ احساسی در دنیا مانند مخلوط پیروزی و غم وجود ندارد که پس از اتمام پروژه ای که ماهها یا حتی سالها روی آن کار کرده اید به وجود می آید. از یک سو ، کار شما تمام شده است و در نهایت می توانید محصول نهایی خود را ، هرچه که باشد ، به جهان عرضه کنید. با این حال ، از سوی دیگر ، تکمیل یک هدف بزرگ خلأ کوچکی در زندگی شما ایجاد می کند ، مانند فرستادن فرزندان خود به دانشگاه – یکی از نیروهای محرک اصلی در زندگی شما از بین رفته است.
از آنجا که به احتمال زیاد اکنون که دیگر روی پروژه بزرگ خود کار نمی کنید ، کمی بیشتر وقت دارید ، یک یا دو لحظه وقت بگذارید تا در مورد آنچه انجام داده اید فکر کنید ، چگونه بر موفقیت خود تکیه کنید و چگونه از آن جلوگیری کنید. اشتباهاتی که در راه رسیدن به موفقیت انجام داده اید. هدف نهایی این است که پروژه به پایان رسیده را در بافت اصلی زندگی خود – ماموریت ، چشم انداز ، دلیل وجود شما – و جذب انرژی و شتاب یک موفقیت و تبدیل آن به بعدی شما.
ارائه خلاصه
آنچه شما باید انجام دهید خلاصه نویسی است. مانند یک سرباز که از یک مأموریت موفق بازگشت ، باید چند س aboutال درباره اشتباه و درست انجام دهید. در نظر بگیرید که در جایی آرام با یک دفترچه یادداشت بنشینید و این سوالات را از خود بپرسید:
- نتیجه این پروژه چه بود؟
- نتیجه این پروژه خوب است؟
- در مورد عملکرد خود چه احساسی دارم؟
- چه اشتباهاتی مرتکب شدم که روند تکمیل این پروژه را کند و یا منفی کرد؟
- چگونه می توانم در آینده از این اشتباهات اجتناب کنم؟
- بهترین قسمت پروژه کدام بود؟ بدترین چی بود؟
- در تکمیل این پروژه چه نقاط قوتی را پیدا کردم؟
- چه تواناییها یا دانش جدیدی از انجام این پروژه آموخته ام؟
- ای کاش وقتی این پروژه را شروع کردم می دانستم؟
- در یک یا دو جمله ، درس های این پروژه چه بود؟
بر موفقیت خود تکیه کنید
وقتی ایده خوبی از آموخته های خود پیدا کردید ، وقت آن است که نحوه استفاده بهینه از این آموزش را در نظر بگیرید. این ممکن است چیزی نباشد که در یک نشست بنشینید و بفهمید. پیدا کردن مراحل بعدی شما فرایندی است که ممکن است کمی طول بکشد. با این وجود ، چند سوال وجود دارد که می توانید از خود بپرسید تا توپ را بچرخانید.
- آیا این نوع پروژه چیزی است که من از آن لذت می برم؟
- چگونه می توانم از موفقیت این پروژه استفاده کنم؟
- چه ارتباطات شخصی را در اجرای این پروژه ایجاد کردم که می توانم در آینده از آن استفاده کنم؟
- چه نوع پروژه ای به بهترین نحو می تواند تکمیل کننده پروژه ای باشد که من به تازگی آن را تکمیل کرده ام؟
- چه سوالاتی در پروژه ای که به تازگی تکمیل کرده ام بی پاسخ مانده یا سوالات جدیدی مطرح شده است؟
- با پروژه اخیرم چه مخاطبی پرورش داده ام و چگونه می توانم دوباره آن مخاطب را جلب کرده و رضایت او را جلب کنم؟
- چه چیزی را در پشت مشعل قرار داده ام تا بتوانم روی پروژه تکمیل شده خود تمرکز کنم؟
نگاه کردن به تصویر بزرگ
پس از ریختن قلب و روح خود در چیزی در مدت زمان طولانی ، اغلب متوجه می شویم که تغییر کرده ایم – آنچه که قبلاً به ما علاقه داشت دیگر انجام نمی دهد و ما به جای آنها علایق جدیدی ایجاد کرده ایم. پس از اتمام یک پروژه بزرگ ، وقت آن است که آن تغییرات را در نظر بگیریم و اهداف و چشم انداز خود را بازبینی کنیم.
-
- بنشینید و بیانیه ماموریت بنویسید. اگر قبلاً یکی نوشته اید ، آن را بیرون بیاورید و از خود بپرسید چه چیزی تغییر کرده است؟
- رزومه یا رزومه خود را تجدید نظر کنید. دیدگاه جدید شما چگونه بر نحوه توصیف آنچه در تجربیات قبلی شما مهم بود تأثیر می گذارد؟
- شما الان کی هستید؟ آیا عنوان شغلی قدیمی شما هنوز مناسب است؟ به افرادی که می پرسند “چه کار می کنی؟”
چه خواهید گفت؟
-
- موقعیت اجتماعی شما ، اگر اصلاً در نتیجه پروژه شما چگونه تغییر کرده است؟ آیا از نظر مالی امنیت بیشتری دارید ، آیا از احترام جدیدی در بین همکاران خود برخوردار هستید ، آیا شهرت دارید؟ چگونه زندگی شما باید تغییر کند تا این عناصر جدید را در خود جای دهد؟
کاملاً طبیعی است که پس از اتمام کار بزرگی در زندگی خود کمی “زمان معلق” را تجربه کنید. شما به چند لحظه زمان نیاز دارید تا موفقیت خود را در نظر بگیرید و بچشید و بفهمید که بعد از آن چه باید بکنید ، قبل از اینکه پاهای شما دوباره به زمین بخورد.
طبیعی است که در پایان یک پروژه بزرگ ، حتی با موفقیت چشمگیر ، احساس ناراحتی ، ناامیدی ، حتی افسردگی کنید. کارهایی که انجام می دهیم ما را به عنوان افراد تعریف می کند و بزرگترین کارهایی که انجام می دهیم بزرگترین بخش ما هستند. از دست دادن آنها حتی با انتخاب و طراحی کار سختی است. من فکر می کنم به همین دلیل است که به نظر می رسد بسیاری از افراد ترس از موفقیت را دارند ، اگر نه بیشتر ، مانند ترس از شکست: آنها برای تغییرات در زندگی خود که موفقیت آنها را آماده می کند ، آمادگی ندارند.به
با این حال ، نکته مهم این است که همه احساسات مخلوطی را که پس از یک پروژه به وجود می آید ، بپذیریم ، درک کنیم که از کجا آمده اند و از آنها برای پیشبرد خود استفاده کنیم. از پایان یک پروژه به عنوان آغاز پروژه بعدی استفاده کنید و برای تحقق هدف و چشم انداز زندگی خود به کار خود ادامه دهید.