توقیف اشخاص را تجویز نموده شخصی را توقیف یا حبس کند یا عنفاً در محلی مخفی نماید به یک تا سه سال حبس یا جزای نقدی از شش تا 18میلیون ریال محکوم خواهد شد.
3- اصل 32قانون اساسی اشعار میدارد:
هیچ کس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف 24ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.
4- اصل 39 قانون اساسی اشعار میدارد: هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.
ضابطین از بستن چشم، دست و پا، دهان و دیگر اعضای بدن متهمین که باعث ایذای آنها میشود باید خودداری کنند. هنمچنین از استخفاف و تحقیر آنها باید اجتناب کنند .
5- بند6 قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی در این خصوص اعلام میدارد: در جریان دستگیری و بازجویی یا استطلاع و تحقیق ،از ایذای افراد نظیر بستن چشم و سایر اعضا ، تحقیر و استخفاف آنان اجتناب گردد.
حقوق متهم در حین بازجویی وتحقیق
1- از تغییر و تحریف پاسخ های متهم خودداری شود و پاسخ های وی بصورت کامل نوشته شود.
2- به متهم حق نوشتن پاسخ سوالات داده شود.
3- از پرسیدن سوالات تلقینی از متهم خودداری شود.
4- از اجبار و اکراه متهم به دادن پاسخ های خاص خودداری شود.
5- از بستن چشم های متهم در زمان بازجویی خودداری شود.
6- در زمان تحقیق از آزار و اذیت متهم خودداری شود.
7- بازجویی در غیر حالت بی خوابی متهم انجام شود.
8- از تهدید به هتک حرمت و افشای اسرار وی خودداری شود.
9- از اجبار و اکراه متهم به امضاء اوراق صورت جلسه خودداری شود.
10- از شکنجه متهم جهت گرفتن اقرار و اعتراف خودداری شود.
مجازات نقض حقوق متهم در حین بازجویی وتحقیق
1- یکی از فرآیندهای اساسی در بازجویی، پرسش و پاسخهایی است که بین ضابط و متهم رد و بدل می شود. اصولاً یا پرسشها بصورت شفاهی از متهم پرسیده می شود یا بصورت کتبی در اختیار وی قرار میگیرد به هر حال متهمینی که سواد داشته باشند می توانند شخصاً پاسخ سوالات را بنویسند و ضابطین حق ندارند آنان را ا ز این حق محروم کنند.
ماده 73 قانون تعزیرات اشعار میدارد: هرگاه مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاههای حکومتی که برخلاف قانون، آزادیهای شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را … . در اینجا قانون گذار آزادی شخصی افراد ملت را مورد حمایت قرار داده است. از آنجایی که طبق قانون اساسی، همه در حمایت قانون هستند، لذا این آزادیهای شخصی نیز شامل حال متهم میشود و متهم به استناد این قسمت از ماده میتواند مواردی را که این قانون به وی اختیار داده انجام دهد و اگر ضابطین این نوع از آزادیها را از متهمین سلب کنند به مجازات مقرر در همان ماده محکوم می شوند.
آزادی شخصی افراد ملت میتواند به آزادیهایی که قانون آنرا منع نکرده باشد مثل: آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی انتخاب شغل، آزادی سکونت در مکان دلخواه و… دیگر آزادیهایی که قانون به افراد اعطا کرده است را نیز در برگیرد.
2- اگر متهمی سواد نداشت و یا نخواست پاسخ سئوالات را خودش بنویسد در این حالت این وظیفه ضابطین است که در کمال امانت و صداقت جوابهای اظهاری متهم را بنویسند. طبق قانون پاسخ سوالات همانطوری که بیان میشود باید بدون تغییر و تبدیل یا تحریف نوشته شود. ماده 37 قانون تعزیرات اشعار میدارد:
هریک از کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مامورین خدمات عمومی که در تحریر نوشتهها و قراردادهای راجع به وظایفشان مرتکب جعل یا تزویر شوند اعم از اینکه موضوع یا مضمون آن را تغییر دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی، مهر یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را صحیح و صحیحی را باطل یا چیزی را که به آن اقرار نشده است، اقرار شده جلوه دهند علاوه بر مجازاتهای اداری و جبران خسارت وارده به حبس از یک تا 5 سال یا شش تا سی میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.
3- ضابطین در جریان بازجویی حق ندارند متهم را تهدید به افشای سر یا اسراری نمایند. یکی از ویژگیهایی که ضابطین باید همواره به آن پایبند بوده و آن را رعایت کنند، امانتداری در زمینه حفظ اسرار متهمین است. ضابطین اسراری را که از مردم یا از متهمین در جریان انجام ضابطیت یا اسراری که در راستای شغل خود از آن با خبر میشوند را نباید در نزد کسانی که صلاحیت دانستن آن را ندارند، افشا کنند.
اگر ضابطین تهدید به افشای سر را وسیلهای برای اذیت و آزار متهم قرار داده باشند، بدون توجه به قصد و نیت ضابطین از این کار، برابر ماده 172 قانون تعزیرات که اشعار میدارد: هرگاه کسی دیگری را به هر نحوی تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی و یا افشای سری به خود یا بستگان او نماید، اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر با ترک فعلی را نموده یا ننموده باشند، به مجازات شلاق تا 74 ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهند شد.
4- ضابطین و قاضی در هنگام تحقیق و بازجویی اگر با سکوت متهم روبرو شوند نمیتوانند وی را ملزم به اقرار یا اعتراف کنند. بلکه باید به دیگر ادله یا روشهای کشف جرم اکتفا کنند تا مرتکب اصلی شناسایی یا اتهام متهم را ثابت کنند. در همین خصوص اصل 38 قانون اساسی ا
علام میدارد:
هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار و یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار قضایی و قانونی است و همچنین بند 9 قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی نیز اشعار میدارد:
هرگونه شکنجه متهم به منظور اقرار یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده به این وسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت. علی ایحال ضابطین حق ندارند جهت گرفتن اعتراف متهم را مورد شکنجه از انواع مختلف آن قرار دهند و از وی اعتراف بگیرند وهمچنین مقام قضایی نیز نمیتواند دستور شکنجه متهم ر ا جهت کسب اقرار صادر کند. در صورتی که چنین دستوری را صادر نماید. این دستور غیر قانونی و خلاف قانون و غیر قابل اجراست و قاضی به دلیل صدور دستور غیر قانونی مورد تعقیب قرار خواهد گرفت.
5- ماده 81 قانون تعزیرات برای ناقضان حق سکوت متهم و اقدام کنندگان به شکنجه جهت کسب اقرار و اعتراف را مورد اشاره قرار داده و برای مرتکبین این جرم تعیین مجازات کرده است. بنا به نص صریح ماده مذکور: هریک از مستخدمین و مامورین قضایی یا غیر قضایی دولت برای اینکه متهمی را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی نماید علاوه بر قصاص و یا پرداخت دیه، حسب مورد به حبس از 6 ماه تا 3 سال محکوم می گردد و چنانچه کسی در این خصوص دستور داده باشد فقط دستور دهنده به مجازات حبس مذکور محکوم خواهد شد و اگر متهم به واسطه اذیت و آزار فوت کند مباشر، مجازات قاتل و آمر مجازات آمر قتل را خواهد داشت.
6- برابر ماده 60 ق.آ.د.ک؛ پس از اینکه بازجویی به اتمام رسید و صورتجلسه آن تنظیم شد، صورتجلسه تنظیمی باید به امضای متهم و مامورین و دیگر حاظرین در جلسه نیز برسد. اگر متهم پس از اتمام بازجویی و تنظیم صورتجلسه از امضای آن خودداری کند ضابطین نمیتوانند وی را اکراه یا اجبار به امضای آن بکنند، بلکه باید در قبال این نوع رفتار متهم جمله “متهم از امضای صورتجلسه استنکاف کرد” قید شود.
حقوق متهم هنگام تحت نظربودن و بازداشت
تحت نظرگاه و بازداشتگاه محل نگهداری متهمانی است که با دستور مقام قضائی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آنجا معرفی میشوند و حقوقی را در این بخش برای متهم قائل شدهاند از جمله:
1- رفتار مامورین در بازداشتگاه با متهم مناسب باشد.
2- از بازداشت متهم به صورت انفرادی خودداری شود.
3- امکان ملاقات با وکیل در بازداشتگاه و بستگان فراهم شود.
4- از ضرب و شتم متهم در بازداشتگاه خودداری شود.
5- استماع اظهارات و تظلمات فرد بازداشت شده و انعکاس آن به مقامات بالاتر.
6- مامورین موظفند با متهمینی که در بازداشتگاه به سر میبرند و از نظر روحی نیز در شرایط نامناسبی قرار دارند ، رفتار مناسب داشته باشند.
مجازات نقض حقوق متهم هنگام تحت نظر بودن و بازداشت
1- داشتن وکیل حق هر فرد ایرانی است که متهم به ارتکاب جرمی است. بنابراین متهم حق دارد در زمانی که در بازداشتگاه به سر میبرد با وکیل خود ارتباط و ملاقات داشته باشد به همین منظور اگر ضابطی از این امر جلوگیری نماید و این حق را از متهم سلب کند، به مجازات اعلامی در ماده 73 قانون تعزیرات یعنی انفصال از خدمت و محرومیت از 1 تا 5 سال از مشاغل حکومتی و حبس از دو ماه تا سه سال خواهد شد.
2- ماده 75 قانون تعزیرات اشعار میدارد: هرگاه شخصی برخلاف قانون حبس شده باشد و در خصوص حبس غیرقانونی خود شکایت به ضابطین دادگستری یا مامورین انتظامی نموده و آنان شکایت وی را استماع نکرده باشند و ثابت ننمایند که تظلم او را به مقامات صلاحیتدار ذیصلاح اعلام و اقدامات لازم را معمول داشتهاند به انفصال دائم از همان سمت و محرومیت از مشاغل دولتی به مدت 3 تا 5 سال محکوم خواهند شد.
انواع بدرقه متهم، تهدیدهای هنگام بدرقه و حقوق متهم در این خصوص
الف – انواع بدرقه
1- از محل یا مکان دستگیری تا مقر انتظامی؛
2- از مقر انتظامی تا مراجع قضایی؛
3- از مراجع قضایی تا مقر انتظامی؛
4- از شهری به شهر دیگر؛
5- از مراجع قضایی به تحت نظرگاه، زندان و بالعکس؛
6- از تحت نظرگاه و زندان به مراکز درمانی و بالعکس؛
7- ازتحت نظرگاه به تحت نظرگاه دیگر.
8- از واحد انتظامی یا قضایی به صحنه جرم برای بازسازی صحنه جرم.
ب- تهدیدها هنگام بدرقه متهم
1- سهلانگاری مسئولان در توجیه و ارائه آموزشهای لازم به مأمور بدرقه.
2- عدم توجه و دقت به نوع اتهام متهم.
3- نامناسب بودن وسیله نقلیه حمل متهم.
4- غلبه احساسات و عواطف مامور و احتمال همکاری نا آگاهانه وی با متهم.
5- تبانی مأموران با متهم.
6- بهرهگیری از امکانات متهم در اجرای مأموریت برای سرعت بخشیدن به کارها یا کم کردن هزینه ها.
7- مأنوس شدن با متهم و اعتماد بی جا به او در مأموریتهای طولانی.
8- عدم تناسب قوای جسمانی مأموران با متهمان.
9- داشتن زمینه ضعف اخلاقی و ایمانی مأموران.
10- اتکا به مهارت خود و غافل شدن از توان و تجربه متهم.
11- استفاده نکردن از ابزار و تجهیزات مناسب در مأموریت توسط مامور بدرقه.
12- مسامحه و سهلانگاری مأمور هنگام برگزاری جلسه محاکمه متهم.
13- محول کردن دستگیری، اعزام و نگهداری متهمان به مأمورن و سربازان فاقد صلاحیت.
14- قبول پیشنهاد تأمین وسیله نقلیه توسط بستگان متهم.
15- همراهی بستگان متهم در طول مأموریت.
16- ایجاد صحنه تصادف ساختگی و موارد مشابه آن برای متوقف کردن خودروی حامل متهم و فراری دادن آن (یوسف آذر، صیادی، 1392 : 6
5).
ج – حقوق متهم هنگام بدرقه
1- هنگام بدرقه حتی الامکان از بستن چشمهای متهم و یا دیگر اعضای بدن وی خودداری شود.
2- انتقال با ماشینهای مخصوص انجام شود تا متهم در ماشین دچار آسیب نشود و هم با دیده شدن وی در انتظار عمومی در حال بدرقه، وجههی اجتماعی وی خدشه دار نگردد.
3- بدرقه باید با سرعت انجام شود تا از اتلاف وقت متهم جلوگیری گردد.
4- محافظت از وی در مقابل حملهها یا انتقام جوییهای احتمالی توسط خانواده یا بستگان بزه دیده.
5- اجتناب از شماتت کردن وی به خاطر جرم ارتکابی.
6- خودداری از به کار بردن الفاظ زشت و توهین آمیز.
توانمند سازی
تاریخچه اولین تعریف اصطلاح توانمندسازی به سال 1788 بر میگردد که در آن توانمندسازی را به عنوان تفویض اختیار در نقش سازمانی خود میدانستند که این اختیار بایستی به فرد اعطاء یا در نقش سازمانی او دیده شود. این توانمندسازی به معنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت واژهای بود که برای اولین بار به طور رسمی به معنی پاسخ گویی تفسیر شد. گرو به تعاریف رایج فرهنگ لغت از توانمند سازی اشاره میکند که شامل: تفویض قدرت قانونی، تفویض اختیار کردن، ماموریت دادن و قدرت بخشی است(بختیاری، 1389 : 12).
مهارت وانگیزه میتواند عملکردشان را بهبود بخشد. این سه عامل (دانش، مهارت و انگیزه) در بخش عامل تاثیرگذار بر توانمند سازی به طور کامل تشریح شده است.
در تعریفی دیگر، توانمند سازی به معنی قدرت بخشیدن است. بدین معنی که به افرادکمک کنیم تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند ونیز بدین معنی است که انگیزه دورنی را برای ایجاد یک وظیفه بسیج کنیم بدین مفهوم، هدف از توانمند سازی منابع انسانی استفاده از ظرفیتهای بالقوه انسانها به منظور توسعه ارزش افزوده سازمانی، تقویت احساس اعتماد به نفس و چیرگی بر ناتوانیها و در ماندگیهای خود به عبارت دیگر، هدف ازتوانمند سازی، ارائه بهتر منابع فکری مربوط به هر زمینه از عملکرد سازمان است(اسکات وژاف، 1383: 16)
بنابراین مفهوم توانا سازی منابع انسانی، نظریه تضاد سازمان با افراد را مورد سئوال قرار میدهد. فلسفه توانا سازی میگوید که سازمان میتواند افراد خود را راضی کند ودر عین حال آنچه را نیاز دارد به دست آورد. این رابطه می تواند یک برد- برد به نفع دو طرف باشد.
سه عنصری که زمینه تواناسازی را در محیط کاری به وجود میآورند عبارتند از : نگرشها، روابط وساختار سازمانی، که هریک از این عناصر سازمانی باید تغییر کند تا محل کار توانمند را بوجود آورد. در غیر این صورت تلاش ها به هدر خواهد رفت.
محیط کار توانمند، محیطی است که در آن کارکنان نیروی محرکه اصلی هستند. توانمند سازی ظرفیتهای بالقوه را برای بهرهوری از سرچشمه توانایی انسانی که از آن استفاده کامل نمیشود، در اختیار میگذارد. هرگاه سازمانها بخواهند در دنیای پیچیده و پویایی امروزی ادامه حیات دهند، این نیروی بالقوه را بایستی مهار کرده ومورد استفاده قرار داد. کارکنان توانمند به خودشان وسازمان نفع میرسانند. آنها مشاغل یا زندگی خود را بیشتر دارای هدف حس میکنند و درگیری آنها مستقیما به بهسازی مستمر در سیستمها و فرایندهای محل کار تبدیل می شود. در کل تعاریف کلیدی توانمند سازی وتوانمند سازی منابع انسانی عبارتند از:
-توانمند سازی عبارت است از:
– شناختن ارزش افراد و سهمی که می توانند در انجام امور داشته باشند.
– طراحی وساخت سازمان به نحوی که افراد ضمن