دیدگاه های مرتبط با چابکی
جکسون و جانسون (2003) چابکی را در چهار بعد دسته بندی کردهاند: 1- قابلیتهای مرتبط با تغییر محصول، 2- قابلیت تغییر در فرآیندهای تولید. 3- همکاریهای داخلی و خارجی 4- مردم، دانش و خلاقیت.
لین و همکاران(2006) نیز با پیروی از دسته بندی ژانگ و شریفی قابلیت هایی را با نام های مشابه معرفی نمودند و به صورت زیر تعریف کردند:
1- پاسخگویی: توانایی تشخیص تغییرات و پاسخ سریع، واکنشی به آنها
2- شایستگی: توانایی موثر و کارآمد تشخیص اهداف سازمان. به عبارت دیگر شایستگی یک لیست گسترده از قابلیت هایی است که کارآیی و اثربخشی را برای سازمان به همراه میآورد و در رسیدن سازمان به اهداف غایی و عملیاتیاش نقش موثری بازی میکند برای مثال: چشمانداز استراتژیک، قابلیتهای شایسته تکنولوژیکی، هزینه- سود.
3-انعطاف پذیری/ انطباق: توانایی اجرای فرآیندهای مختلف و به کاربستن تسهیلات متفاوت در جهت رسیدن به اهداف یکسان. این قابلیت شامل، انعطاف پذیری حجم تولید، انعطاف پذیری افراد و غیره میباشد.
4-سرعت: توانایی تکمیل یک فعالیت با حداکثر سرعت ممکن. این قابلیت شامل: سرعت در زمان ارائه محصول جدید به بازار، سرعت در تحویل محصول و خدمات میباشد.
اخیراً شرهای[1] و همکاران(2007) با توسعه ادبیات پیشین در زمینه تولید چابک و نیروی کار چابک ، مشخههای کلی را که میتوانند در همه نوع سازمانی بکار برده شود را مشخص کردند : انعطاف پذیری، پاسخگویی، سرعت، فرهنگ تغییر، یکپارچگی و کاهش پیچیدگی، کیفیت بالا، محصول سفارشی سازی شده، تجهیز صلاحیت های اصلی. آن ها بیان کردند اگر سازمانی قابلیت های چابکی را دارا باشد میتواند بصورت کارآ و اثربخش در محیط عدم اطمینان عمل کند. بنابراین این موضوع میتواند باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان شود (شرهای و همکاران، 2007).
این تعریفها از چابکی، سازمان را پویا، موقعیتگرا، تغییرپذیر، و رشد محور تجسم میکنند. علت تمایل به پویایی در این است که شرایطی که امروزه از اثر آنها، یک سازمان به چابکی می رسد، ممکن است فردا مؤثر و اثربخش نباشد. علت موقعیتگرایی نیز آن است که محیط بازار بر سطح چابکی مورد نیاز تأثیر میگذارد. دلیل تغییرپذیری نیز این است که چابکی در گرو حرکت سازمان به سمت سازگاری و تطابق است. آخرین مورد، چابکی به صورت رشد محوراست که از راه توانایی سازمان برای ادراک و تصدیق مجدد چشم انداز، بازسازی استراتژی ها، و نوآوری در فنون و تکنیکها مصداق می یابد(شهایی،1387)
در این پژوهش بر مبنای مدل پیشنهادی اسماعیل و شریفی از شاخصهای پاسخگویی، انعطاف پذیری، سرعت و شایستگی به عنوان شاخصهای اصلی سنجش چابکی که فناوری اطلاعات بر هریک از این شاخص ها تاثیر دارد، استفاده شده است.
1- قدرت پاسخگویی[2]: توانائی برای تشخیص تغییرات و پاسخ سریع به آنها و اقدام کنش گرایانه یا پیش کنش گرایانه و استفاده از این تغییرات.
- احساس کردن، فهمیدن و پیش بینی کردن تغییرات،
- عکس العمل سریع به تغییرات از طریق تاثیر آنها بر سیستم و
- استفاده مجدد از تغییرات
تعداد و طول زمان و هزینههای که در اثرخرابی به ایجاد وقفه در فرآیندهای یک سازمان منجر می شود درقابلیت پاسخگویی آن سازمان تاثیر دارد (شاو و همکاران [3]،2008)
2- شایستگی[4]: شامل مجموعهای گسترده از تواناییها که به طور موثر، کارآمد و سودمند اهداف اساسی سازمان را بر آورده میکنند.
- اختصاص فناوری های سخت و نرم یا توانایی های تکنولوژیک کافی
- دیدگاه استراتژیک
- کیفیت تولید/ خدمت
- تاثیر هزینه
- نرخ بالای معرفی محصول جدید
- مدیریت تغییر[5]
- یکپارچگی[6]
- افراد دانشی، ماهر، خود اختیار
- فرآیندهای اثر بخش و کارا (کارائی و موثر بودن در فرآیندها)
- همکاری[7]
3-انعطاف پذیری[8]: توانایی پردازش فرایندهای مختلف و دستیابی به اهداف گوناگون با امکانات یکسان.
- انعطاف پذیری در حجم محصولات
- انعطاف پذیری در مدل/ سر هم بندی
- انعطاف پذیری سازمانی
- انعطاف پذیری کارکنان
توانایی و همراستایی معماری سیستم های اطلاعاتی و سیستم با نیازمندی های اطلاعاتی متغیر در جهت پاسخگویی به نیازهای متغیر مشتریان به عنوان انعطاف پذیری سیستم های اطلاعاتی بیان میگردد (داکلاس و همکاران[9]،2003)
پوجاوان [10](2004) بیان میدارد که کارمندانی که چندین مهارت دارند و میتوانند به راحتی در کارها و پستهای مختلفی کار کنند در انعطاف پذیری سازمان تاثیر دارند (پوجاوان، 2004).
انعطاف پذیری دارای ابعاد ذیل می باشد:
- نرخ: تعداد موقعیت های مختلف که به وسیله منابع یکسان حاصل می شود
- هزینه: هزینه تغییر از یک سطح به سطح دیگر
- زمان: زمان لازم برای تغییر از یک سطح به سطح دیگر(سافورد و همکاران[11]، 2006)
سرعت[12]: توانایی انجام فعالیتها در کوتاهترین زمان ممکن.
- بازاریابی سریع محصول جدید
- تحویل سریع و به جا خدمات و محصول
- زمان عملکرد سریع (شریفی و همکاران،1999 )
بااستفاده از این 4 اصل یک متدلوژی برای ترکیب آنها به یک سیستم مرتبط و یکپارچه ایجاد شده است وهمچنین از آنها به عنوان ظرفیتهای رقابتی استراتژیک نیز نام برده شده است. بنابراین اگر یک سازمان میخواهد چابک باشد، باید این 4 اصل را در نظر داشته باشد.
مزایای حاصل از بهبود و افزایش سطح چابکی سازمانی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
- پیشبرد سریعتر سازمان به سمت هدفهای از پیش تعیین شده،
- خدمت رسانی بهتر،کاهش قیمتها، و ثبات سازمان،
- کسب ارزش در قبال سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات،
- کاهش حجم بودجه اختصاصی در زمینه فناوری اطلاعات،
- برقراری هماهنگی لازم بین سرویس دهندگان فناوری اطلاعات،
- توانایی سازمان در تغییر فرایندها و بهبود عملیات کاری،
- پاسخگویی سریعتر سازمان به نیازهای مشتری،
- افزایش رضایت خاطر کارکنان،
- پاسخگویی مناسب به تغییرات،
- توسعه چشمگیر مهارتهای کارکنان،
- افزایش ارزشهای کاری و عملیاتی،
- توجه و تأکید بر کنترل سازمان،
- پیشرفت ساختار فرایندهای سازمانی و
- بهبود کنترل هزینه و افزایش کارایی سازمان به دلیل کنترل و کاهش هزینه ها(شهائی،1387).
[1] Sherehiy
[2] Responsivness
[3] Shaw et al
[4] Competency
[5] Chang Managment
[6] Integration
[7] Cooperation
[8] Flexibility
[9] Duclos, L.K
[10] Puhawan
[11] Swafford, P. M
[12] Quickness